این بحث برای نخستین بار حدود ۶ دهه قبل مطرح شد و در سال ۱۹۶۶ میلادی سازمان ملل متحد در این مورد سندی را تصویب و ۷ سال بعد در سال ۱۹۷۳ میلادی آپارتاید نژادی را جرم شناخت.
با گذشت بیش از نیم قرن از جرم شناختن آپارتاید نژادی، حال بحث آپارتاید جنسیتی مطرح است.
اما آپارتاید چیست؟ جداسازی، تبعیض بر بنیاد نژاد، جنسیت، زبان و قوم را میتوان آپارتاید تلقی کرد؟
پس از بازگشت طالبان به قدرت، افغانستان در ابعاد مختلف آپارتاید را تجربه و تحمل میکند.
در این میان گروهی در صدد جرمانگاری آپارتاید جنسیتی بوده و میخواهند آنچه را که بر بانوان در افغانستان و ایران وجود دارد آپارتاید جنسیتی بشمارند.
من یک ایرانی نیستم مگر با نگاهی گذرا به عملکرد گروه طالبان و دولت ایران یکسان دانستن رژیم طالبان و جمهوری اسلامی ایران را نادرست میدانم.
زیرا در سرزمین ما، زنان حق رفتن به دانشگاه را نداشته، از ورزشگاه به دور مانده و بدون داشتن محرم شرعی امکان سفر را ندارم.
در سرزمین ما زنان به کرسی های تصمیم گیرنده تکیه نزده اند.
گروه طالبان در حکومت خودخوانده شان یک وزیر، مُعین، والی، ولسوال و حتی رئیس یک ناحیه شهرداری را از میان بانوان نگماشته، بلکه از بیشتر ادارات، بانوان را بیرون رانده و تنها این بخش جامعه حضور ناچیز در نهاد های انگشتشمار دارند.
اما در ایران تا سطح معاون رئیس جمهور از میان زنان تعیین میشود، زنان حق رفتن به دانشگاه را داشته، در مسابقات ورزشی حضور یافته، در پارلمان منحیث رأی گیرنده و رأی دهنده ظاهر میشوند.
در مورد حجاب نیز تعبیر رژیم های حاکم در کابل و تهران تفاوت دارند، در افغانستان بانوان وادار شده اند تا در هنگام حضور در رسانه نیز صورت شانرا بپوشانند.
در چنین شرایطی آیا میتوان مشابه دانست وضعیت بانوان افغانستان و ایران را ؟
آیا بانوان افغانستان از حمایت های حقوقی برخوردار اند ؟
آیا بانوان افغانستان در هنگام تغییر حالت مدنی میتوانند دیدگاه شانرا بیان نمایند ؟
با توجه به تفاوت های طرح شده باید گفت که بانوان افغانستان دارای زندگی منحصر به فرد اند.
تمام صلاحیت های حقوقی، اخلاقی و شرعی شان ابتدا از سوی حاکمیت خودخوانده و بعد به دلیل فقر فرهنگی از سوی اجتماع سلب شده.
جرمانگاری آپارتاید جنسیتی جواب مناسبی میتواند در مقابل ریختن اشکِ آن دختر افغانستان باشد که توسط طالبان از رفتن به مکتب و دانشگاه محروم شده.
میتواند تسکین دهنده درد بانوی شاغل در ادارات شود که به دلیل جنسیت شان بیکار گردیده اند.
مگر تنها جرمانگاری کافی نیست زیرا درحال حاضر نیز اسناد کافی در راستای حمایت از حقوق بنیادی شهروندان مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های الهام گرفته از آن، اعلامیه اسلامی حقوق بشر و راهکار های دیگر حقوقی از سوی دادگاه جهانی رسیدگی به عدالت پیشبین شده، مگر عملکرد زنستیزانه طالبان نتوانسته این سازکار ها را برای حسابده ساختن طالبان فعال سازد.
خبرگزاری زنان افغانستان
- نویسنده : خبرگزاری زنان افغانستان
- منبع خبر : خبرگزاری زنان افغانستان