چهار کشور شامل آلمان، هالند، کانادا و آسترالیا، برای طالبان شش ماه فرصت داده اند تا بر رفتارش بازنگری نماید واگرنه به دادگاه جهانی رسیدگی به عدالت شکایت خواهند کرد. از طالبان معجزه بعید است
با نگاهی گذرا به افکار رهبری طالبان، توقع کردن از این ساختار جهت تغییر مثبت، شبیه یک معجزه است.
زیرا این جریان، بر بنیاد به انزوا راندن بانوان از جامعه، شیعه ستیزی و فارسی زدایی شکل گرفته که میتوان عملکرد دور اول و دور دوم تسلط طالبان را اثبات کنندهٔ این ادعا دانست.
طالبان تمایلی جهت بازنگری در رفتار شان ندارند، شاید در گفتار، بعضی واژه هایی را مطرح کنند که متناسب با مقتضیات زمان باشد.
اما ارادهٔ جهت به رسمیت شناختن برابری شهروندی در افغانستان بر بنیاد آموزههای اسلامی نداشته و محرومیت زنان از آموزش را یک چالش نمیپندارند.
گروه طالبان، نمایندگی از هیچ قوم افغانستان نکرده و مفکوره شان متناسب با باورهای پیروان مذاهب اسلامی نیست.
در ۳۷ ماه گذشت، ۸۷ زندانی تحت شکنجه در زندانهای طالبان جانباخته، ۱.۴ میلیون دختر از ادامه آموزش بازمانده، بر بنیاد آمار سازمان جهانی کار ۹۰۰ هزار فرصت شغلی از میان رفته، ساختار اداری و تصمیم گیری طالبان، محدود به یک بخش اندکی از شهروندان شده و عمدتاً، کابینه منحیث غنیمت جنگی تقسیم شده که به عنوان مثال میتوان از این اشخاص نامبرد: محمد یعقوب مجاهد پسر ملا عمر رهبر نخست طالبان<< وزیر دفاع>> کاکای او عبدالمنان عمری<< وزیر کار و امور اجتماعی>>، فتح الله منصور پسر رهبر دوم طالبان اختر محمد منصور<< معین وزارت ترانسپورت>>، کاکای او عبداللطیف منصور <<وزیر انرژی و آب>>، سراجالدین حقانی<< وزیر داخله>>، پسر کاکا اش خلیل حقانی <<وزیر مهاجرین>> مامایش مالی خان <<معاون ستاد ارتش>>، برادرش بدرالدین حقانی<< سفیر طالبان در امارات عربی>>.
با این ترکیب آیا میتوان ادعا کرد که طالبان نمایندهٔ مردم افغانستان است؟
طالبان برای عموم شهروندان قابل قبول بوده و برای بهبود وضعیت شان برنامه دارد؟
در اینجا به ترکیب کابینه از بُعد دیگر میپردازیم: یک وزیر یا والی از میان اهل تشیع نیست، یک مامور حداقل بست چهارم از میان زنان نیست، نهاد های عایداتی در دسترس وفاداران به رهبر طالبان قرار گرفته و به بهانههای مختلف طی سه سال گذشته، مامورین حکومت قبلی برطرف شده اند.
غصب اراضی در مناطق مرکزی و شمال افغانستان و کوچ اجباری مردمان این مناطق، جلوگیری از درج واژههای فارسی در لوحه ادارات، محدودیت بر مراسم مذهبی اهل تشیع، راندن زنان از اجتماع، فشردۀ از فعالیتهای طالبان را در سال گذشته آشکار میسازد.
این گروه که با شعار<< تأمین امنیت و تطبیق شریعت >> رویکار آمده، شعور عملی کردن شعار هایش را نیز نداشته که میتوان از ۱۷ حملهٔ هدفمند داعش بر اهل تشیع در سه سال گذشته یاد کرد.
در حوزهٔ تطبیق شریعت، زمانی که آموزش فرض دانستهشده و کار عبادت تلقی میشود، طالبان هر دو حق را از بانوان گرفته و حال نمیتوان توقع داشت گروهی که در ۳۷ ماه بیاعتنا به افکار عامه مشغول خلق نفاق افگنی میان مردم بوده و حقوق اساسی شهروندان را زیر پا گذاشته در ۶ ماه اصلاح شود.
ضربالاجل این چهار کشور به طالبان نه تنها که این گروه را به سوی تعامل سازنده با مردم افغانستان نزدیک نخواهد ساخت بل با استفاده از اختلافهای که میان جهان وجود دارد به جذب همباور در کشور های همسایه و منطقه، اقدام خواهد کرد و مانند سه سال گذشته، روسیه و چین را آشیانه امنی برای خود به حساب خواهند آورد.
لازم است تا شورای امنیت سازمان ملل متحد برای عملی ساختن قطعهنامهٔ ۲۵۹۳، طالبان را تحت فشار جدی قرار دهد.
زیرا عدم فشار به این ساختار میتواند سبب روحیه گرفتن جریانهای هراسافگن در منطقه و جهان شود.
خبرگزاری زنان افغانستان
- نویسنده : خبرگزاری زنان افغانستان
- منبع خبر : خبرگزاری زنان افغانستان