امیلیا اسپارتک: جامعه جهانی افغانستان را به طالبان تسلیم کرده است
امیلیا اسپارتک: جامعه جهانی افغانستان را به طالبان تسلیم کرده است
امیلیا اسپارتک اظهار داشت:"جامعه جهانی افغانستان را به طالبان تسلیم کرده است. نباید فریاد بزنیم که جامعه جهانی صدای ما را بشنود یا ما را نجات دهد! اگر جامعه جهانی در فکر نجات شهروندان و به‌ویژه زنان ما بود، این جغرافیا را تسلیم طالبان نمی‌کرد."

امیلیا اسپارتک اظهار داشت:”جامعه جهانی افغانستان را به طالبان تسلیم کرده است. نباید فریاد بزنیم که جامعه جهانی صدای ما را بشنود یا ما را نجات دهد! اگر جامعه جهانی در فکر نجات شهروندان و به‌ویژه زنان ما بود، این جغرافیا را تسلیم طالبان نمی‌کرد.”

بانو امیلیا اسپارتک از جمله فعالان جامعه مدنی و استاد دانشگاه در رشته مهندسی دانشگاه کابل (انستیتوت پولی‌تخنیک کابل) است. او عضو سازمان دموکراتیک زنان افغانستان و جنبش جهانی زنان پایه می‌باشد که گرایش چپ دارند و برای رهایی زنان در سطح جهانی از زیر سلطه استثمار دوگانه مبارزه می‌کنند.

علاوه بر مبارزه در راه رهایی زنان و رفع تبعیض و نابرابری جنسیتی، او در سیاست نیز فعال بوده و عضو حزب دموکراتیک خلق افغانستان بخش پرچم بود و حالا عضو حزب نوین مردم افغانستان است.

گفتگوی اختصاصی خبرگزاری زنان افغانستان با بانو امیلیا اسپارتک، مبارز راه رهایی زن از زمان‌های دور در بخش جنبش‌های سیاسی و جنبش زنان، انجام شد.

سوال:هرچند شما چهره‌ای شناخته‌شده در مباحث اجتماعی، مخصوصاً حوزه زنان، هستید، اما باز هم به‌صورت مختصر خودتان را به مخاطبان ما معرفی کنید؟ ممنون می‌شویم.

جواب:من امیلیا اسپارتک هستم. در سال ۱۳۳۰ در نوآباد دهمزنگ کابل در یک خانواده روشن‌فکر و فرهنگ‌دوست به دنیا آمدم. پدرم شاعر و نویسنده بود و همچنین در بانک ملی افغان کار می‌کرد. من دختر سوم خانواده بودم و به دلیل اینکه پدرم نویسنده و دراماتورگ بود، نام امیلیا را از یکی از کتاب‌های شکسپیر که در آن نقش برجسته داشت، برایم انتخاب کرد. در آن زمان این اسم دشوار و جدید بود و بسیاری از آشنایان نمی‌توانستند آن را به‌درستی تلفظ کنند.

تحصیلات ابتدایی خود را در سال ۱۳۳۷ در لیسه رابعه بلخی آغاز کرده و درهمان لیسه تحصیلات متوسطه خود را با دو سال امتحان سویه در سال ۱۳۴۷ با درجه عالی به پایان رساندم. پس از گذراندن امتحان کانکور، با نمره بالا در رشته مهندسی که انتخاب اولم بود، موفق شدم و توانستم در دانشگاه کابل به تحصیل بپردازم. در آن زمان، هر دانشکده تحت حمایت یکی از کشورها بود و دانشکده مهندسی توسط آمریکایی‌ها به زبان انگلیسی تدریس می‌شد.

از آنجایی که در امتحان کانکور نمره بالایی کسب کرده بودم، مستحق بورسیه شدم و تصمیم گرفتم به اتحاد جماهیر شوروی سابق بروم. اما دولت آن زمان به دلیل شرکت من در تظاهرات خیابانی و سخنرانی‌ها در مدرسه و تشویق دختران به شرکت در تظاهرات، از صدور پاسپورت خودداری کرد و عکس‌های تظاهرات را به من نشان دادند و سند داشتند، بنابراین اجازه سفر ندادند.

به تحصیلات خود در دانشکده مهندسی ادامه دادم و پس از گذراندن سه سمستر، توانستم با تلاش‌هایم بورسیه‌ام را احیا کنم و پاسپورت و اجازه سفر دریافت کردم. در ماه سپتامبر سال ۱۹۷۰، با تعدادی زیادی از پسران و یک دختر دیگر عازم شوروی شدیم.

در سال اول، حدود شش ماه زبان روسی را آموختیم و پس از آن، دروس مربوط به مهندسی را آغاز کردم تا با اصطلاحات و واژه‌های مهندسی آشنا شوم.

در آخر همان سال با شوهرم، سالم اسپارتک، که چهار سال قبل از من در رشته انجینری ساختمانی تحصیل می‌کرد، آشنا شدم و با عشقی بزرگ ازدواج کردیم. این ازدواج برای من که در یک جامعه بیگانه و نهایت مدرن و دور از خانواده بودم، همراه با نامزد شدن و استفاده از محیط عالی فرهنگی آسان‌تر شد. یک سال بعد از نامزدی و شناخت بهتر، در سال ۱۹۷۲ با مراسم ویژه و رسمی در سفارت افغانستان و حضور سفیر ازدواج کردیم.

پس از هفت سال تحصیل در دانشکده مهندسی که یکی از دانشکده‌های انستیتوت ساختمانی متشکل از ۱۲ دانشکده مختلف ساختمانی بود، در سال آخر بر روی یک پروژه ایده‌آل که مربوط به ماسترپلان شهر مدرن کابل بود و از طرف دولت داوود خان طرح‌ریزی شده بود، کار کردم.

پروژه ماستری من شامل طراحی و دیزاین یک تئاتر مردمی در منطقه مرادخانی کابل بود که به‌عنوان مرکز فرهنگی برای ۱۵۰۰ نفر در نظر گرفته شده بود. از این پروژه دفاع کردم و دیپلم ماستری مهندسی را به‌دست آوردم.

در این زمان، دارای یک پسر به نام بکتاش بودم و شوهرم نیز مشغول انجام کارهای کاندیداتوری دکترای خود بود و در شهر کیف باقی ماند.

من پس از اخذ دیپلم، به همراه پسرم به کابل بازگشتم.

دلیل علاقه من به رشته مهندسی این بود که این رشته هم ارتباط با ساختمان دارد و هم با هنر.

مهندسی مادر هنرها است و تاریخ و تمدن یک کشور از طریق بناهای تاریخی و ساختمانی آن مستند می‌شود و دوره‌های تاریخی تکامل زندگی بشریت را آشکار می‌سازد.

سوال : فعالیت در جنبش های سیاسی و معدنی تان را از کدام سال آغاز کردید ؟ 

جواب : من تقریبا از صنف ۸ مکتب شروع به فعالیت کردم زیرا در سال ۱۳۴۳ قانون اساسی در افغانستان در دوران ظاهر خان تصویب شد و به مردم افغانستان اجازه تشکلها و تجمعات سیاسی، مدنی داده شد. چاپ و یا نشر جراید هفته وار به وجود آمد. در همین موقع زنان آگاه هم از این فرصت استفاده نمودند و سازمان دموکراتیک زنان افغانستان را به رهبری داکتر اناهیتا راتب زاد ایجاد کردند.

(جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان با جریدهء خلق و کمی بعد از آن جریده پرچم ایجاد شد .

خلق مربوط نور محمد ترکی بود وبخش پرچم به رهبری زنده یاد ببرک کارمل از جمعیت خلق انشعاب کرد.

سازمان دموکراسی نوین با جریدهء شعلهء جاوید، سازمان افغان ملت با همین نام جریده داشتند ، جریدهء مساوات جمعیت که میوندوال ساخته بود ، ترجمان و … نیز تاسیس شد.

در زمان کوتاهی سازمان های زیادی به وجود آمد اما احزاب به وجود نیامد چون قانون مربوط به احزاب پاس نشده بود.همین جمعیت‌ها به سازمان‌دهی روشنفکران شروع کردند.

از آنجا که مبارزات مشروطه خواهی و مبارزات دوره هفتم پارلمان در دوره های قبل سرکوب گردیده بودو اکثر اعضای آن به مرگ یا زندان محکوم شده بودند. با استقبال روشنفکران مواجه شد. )

او پس از تکمیل تحصیل به عنوان دستیار استاد و مترجم اساتید روسی در انستیتوت پل تخنیک، به فعالیت‌های آکادمیک پرداخت و همچنین با شاگردان در حصه‌های پروژه و طراحی مضامین جذابی راجع به تاریخ مهندسی جهان، تاریخ مهندسی افغانستان و تاریخ هنر تدریس می‌نمودبعد از دو سال از شروع تدریس، تغییر رژیم در افغانستان رخ داد.بعد از چندی انشعاب در بین دو گروه حزب خلق و پرچم صورت گرفت از انجا که امیلیا از شاخه‌ی پرچم حزب دموکراتیک خلق بود. اعضای پرچم تحت تعقیب حکومت وقت قرار گرفتند که حفیظ الله امین در آن نقش بارز داشت.

وی در این شرایط اختناق با پسر خود نظر به دعوتنامه شوهرش از راه زمینی به شکل مخفی به شهر کیف می رود. دراین زمان اعضای حزب پرچم تحت پیگرد قرار دارند و بسیاری از اعضای حزب توسط حکومت یا کشته شدند و یا زندان گردیدند.

خیلی از مبارزین نیز مجبور بودند خود را مخفی کنند و جریان های مخفی سازمانی از همین دوره شروع شد که زنان نقش برجسته ای در ارتباطات مخفی در بین اعضا داشتند.

برای نخستین بار در افغانستان زنان به اتهام فعالیت های سیاسی دستگیر و زندانی شدند. او می گوید :«خواهرم داکتر شهلا آمو نیز در شمار نخستین زندانی های سیاسی زن بود که همراه با خانم ثریا پرلیکا و شش زن دیگر در پل چرخی کابل ۹ ماه زندان را تحمل کرد.»

با قدرت گرفتن شاخه پرچم در ۶ جدی ۱۳۵۸ هجری خورشیدی و روی کار آمدن ببرک کارمل، او و همسرش از کیف به کابل بازگشتند.

در سال ۱۹۸۰، با همسرش، داکتر محمد سالم اسپارتک که به عنوان نایب سفیر انتخاب شده بود به امریکا رفتند و در مدت سه سال که همسرش در سفارت افغانستان وظیفه اجرا می نمود او به کنفراس های جهانی که در حوزه زنان برگزار می شد اشتراک می نمود.

پس از بازگشت از آمریکا (۱۹۸۳)، با حفظ کدر علمی و هفته‌ای سه بار تدریس در دانشکده مهندسی و عضویت در اتحادیهٔ هنرمندان در بخش مهندسی، مسئولیت و مدیریت بخش مهندسی را نیز بر عهده داشت. در ضمن، به کارهای علمی و پژوهشی دانشکدهٔ مهندسی نیز مشغول بود که در نهایت به دستیابی به چندین رتبهٔ علمی رسید (رتبهٔ علمی آخرین وی پو هنمل می‌باشد).

فعالیت در سازمان دموکراتیک زنان، که از دوران نوجوانی با آن پیوسته بود، بخشی از فعالیت مدنی او بود.

با تحولات بزرگ سیاسی در جهان، افغانستان نیز در انتظار یک تحول بزرگ بود.

مجاهدین در این زمان هر روز به نا امنی های کشور بیشتر دامن می زدند. با روی کار آمدن داکتر نجیب الله و آینده نا معلوم کشور انها مجبور به ترک کشورشدند.

این خانواده ۴ نفره شامل امیلیا، همسر و دو پسرش روانه آلمان شدند.

پس از مهاجرت نیز او به فعالیت هایش ادامه داد.

نباید فراموش کرد که خانم اسپارتک در چندین کنفرانس های جهانی زنان اشتراک نموده،: از جمله کنفرانس زنان کاراییب درگرینادا در سال ۱۹۸۲، دعوت زنان کوبا و نیکاراگوا در زمانی که در ایالات متحده آمریکا بود.

سپس، در آلمان عضو جنبش جهانی زنان شد و در دو کنفرانس جهانی حضور داشت، اولین کنفرانس ۱۰۰مین سالگرد ۸ مارچ در کاراکاس ونزوئلا، و دومی کنفرانس زنان شرق میانه در شهر دیاربکر ترکیه. اواز لاگرهای زنان روژاوا و کوبانی دیدن کرده و با آنها مصاحبه‌هایی انجام داد که نشان می‌دهد این زنان شجاع و مبارز هستند. زنان کوبایی اکنون سمبل شجاعت و مبارزه علیه افراط گرایی داعش در سطح جهان گردیدند.

در گفتگویی اختصاصی با خبرگزاری زنان افغانستان، امیلیا اسپارتک به وضعیت بیش از نیم قرن گذشته پرداخت؛ او تأکید کرد که تصویب قانون اساسی ۱۳۴۳ هجری شمسی که بستر مناسبی برای فعالیت‌های سیاسی و مدنی زنان در افغانستان فراهم کرد، آنان را قادر به ارائه شعور سیاسی دربین زنان کرد و تا به امروز ادامه دارد. در آن زمان، این سازمان دوره‌های سوادآموزی را در خانه‌ها راه‌اندازی کردند، زیرا اعتقاد داشتند که زنان با داشتن سواد می‌توانند به طور اساسی به حقوق خود آگاه شده و دفاع نمایند.

به گفته‌ی وی، باید زن را به عنوان انسانی مساوی با مرد تلقی کرد.

وی وضعیت امروزی را نتیجه‌ی سازش جامعه جهانی و غرب (که امریکا با فرستادن ۴۰ میلیون دلار هفته‌وار به افغانستان در این سازش دخیل است) و بخشی از کشانیده شدن جنگ‌های نیابتی و انتشار افراط‌گرایی توسط طالبان، که برای جهان غرب ارزان و کم‌هزینه به نظر می‌رسد، به همسایگی و منطقه‌ی ضد قدرت‌های منطقه نظیر چین، روسیه و ایران نسبت می‌دهد.

به گفته‌ی وی، نباید انتظار داشت که جامعه جهانی برای حل مشکلات زنان برنامه‌ریزی نماید، زیرا آنکه خود مشکل‌ساز است و نمی‌تواند مشکلات را حل کند.

این بانوی ۷۲ ساله، که سابقه عضویت در جنبش بین‌المللی زنان را نیز دارد و با گروهی از زنان فعال که اساس‌گذار شورای هماهنگی زنان مبارز افغانستان در آلمان هستند، از نبود انسجام میان زنان ناراضی است. او می‌گوید: “زنانی که در دوران نظام جمهوریت، به پروژه‌های خود با حمایت خارجی مشغول بودند، پس از ورود به این کشورها، به دنبال تدویر نشست‌ها برای جلب توجه دولت های غربی هستند و از آنها برای تداوم فعالیت‌های مادی‌شان حمایت می‌طلبند.

همچنین، ادعا کرد که طالبان انتظار دارند با گروگان‌گیری از زنان به منظور دستیابی به اهداف خود، و گرفتن یک کرسی در سازمان ملل مشروعیت کسب نمایند.

بانو امیلیا در بخش پایانی این گفتگو راجع به مقوله فمینیسم معلومات داده می‌گوید: فمینیسم مفکوره ی در تقابل با مرد ها نیست بلکه برای برابری جنسیتی در جوامع بشری سعی می‌ورزد تا برابری حقوقی زنان در حوزه های مختلف به رسمیت شناخته شود. زنان فیمینست خود را انسان همسان با مرد می‌دانند و هیچگاه با تضرع مانند اینکه من مادر، همسر یا خواهر یک مرد هستم به مطالبه حق شان نمیپردازند.

در کل، زندگی بانو امیلیا پر از فراز و نشیب بوده و اینگونه زنان می‌توانند الگویی ملموس برای زنان افغانستان در شرایط کنونی باشند و آن‌ها را به تلاش و انگیزه‌بخشی برای رسیدن به آینده‌ای بهتر تشویق کنند.

خبرگزاری زنان افغانستان

 

  • نویسنده : خبرگزاری زنان افغانستان
  • منبع خبر : خبرگزاری زنان افغانستان