پس از سقوط حکومت سوریه، سرور و شادمانی طالبان از پیروزی شورشیان در اعلامیهای شان علنیتر شد.
این گروه از شورشیان سوری خواست تا حکومت اسلامی ایجاد و مخالفین را مورد عفو عمومی قرار دهد.
دو نکته که خود به آن عمل نکردهاند و در ۴۰ ماه گذشته بی اعتنا به خواست ملت و جامعه جهانی به انحصار طلبی، تک روی و زورگویی پرداخته اند.
در کنار نشر اعلامیه وزارت خارجه طالبان، تعدادی از هواداران این گروه در کابل شیرینی توزیع کرده و در خوست به جاده ها برآمدند.
از این جریان میپرسم، آیا حکومت اسلامی مانع آموزش و کار زنان است؟ درحالیکه اولین آیه فرستاده شده از سوی پروردگار به پیغمبر اسلام اقرا(بخوان) است.
آیا پیامبر اسلام کار را عبادت تلقی نکرده؟
پاسخ شما به نگرش آموزشستیزانه موجود در کشور چیست؟
آیا آنهاییکه به روز یکشنبه شیرینی توزیع کرده و به جاده ها برآمدند جرئت آن را دارند تا جهت جلوگیری از تلف شدن اطفال نوزاد به جاده برآمده و بازگشایی نهادهای تحصیلات عالی را برای بانوان فریاد بزنند؟
آیا این افراد جرئت آنرا دارند تا عوامل وضع محدودیت گسترده بر بانوان را در افغانستان از طالبان بپرسند؟
آنچه که در سوریه اتفاق افتاد شبیه افغانستان بود اما فردای سوریه شبیه تسلط طالبان نخواهد بود. زیرا در آن کشور فرصت و فضای کافی جهت آموزش وجود دارد و هیچ جریانی نمیتواند تمثیل کنندهٔ تفکر طالبان افغانستان در سوریه باشد.
شاید ابومحمدالجولانی جهت نهادینه شدن قوانین نانوشته طالبان در سوریه سعی نماید اما جریانهای دیگر به او اجازهٔ تبدیل شدن سوریه را به دومین کشوری نخواهند داد تا زنان از حقوق بنیادی شان بی بهره شوند.
گروه حاکم در افغانستان ۴۰ ماه میشود که یک ملت بزرگ را گروگان گرفته و بیاعتنا به تنوع مذهبی، قومی و فرهنگی جامعه، افکار خلاف آموزه های اسلامی را بر ملت تحمیل میکند که رفتار این گروه اکثریت علمای جید جهان اسلام را نیز ناآرام ساخته است.
جریان های فعال در سوریه متوجه وضعیت مردم افغانستان اند و تکرار این تجربهٔ تلخ را تحمل نخواهند کرد.
گروه حاکم در افغانستان بهتر است برای نزدیکی با شهروندان افغانستان تلاش کند زیرا قلب ملت با اراضی فرق میکند.
جغرافیا را میتوانید با جنگجویان انتحاری تصرف کنید اما قلب ملت را نمیتوانید با زورگویی به دست آوردی.
هر کی که به سلامتی مادر، همسر، خواهر و دخترش میاندیشد باید در مقابل گروه طالبان واکنش شفاف داشته و تداوم تعلیق آموزش بانوان را تحمل نکند. زیرا این روند میتواند به زودی از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و درمانی چالش های جدی را متوجه مردم افغانستان سازد.
آیا فراموش کرده اید که دو سال قبل، امدادگر اناث جهت همکاری با آسیبدیدگان زمین لرزه خوست وجود نداشت؟
آیا فراموش کرده اید که در بیشتر ولایات داکتر زن وجود ندارد ؟
پس چرا باید در نهاد های آموزش طبی بسته شود؟
چرا دانشجویان به جای حضور در صنف وادار به خانه نشستن شده، اشک ریخته و افسرده شوند؟
اگر پیروزی افغانستان را میخواهید؛ به چالش های فراروی آموزش بانوان نقطهٔ پایان گذارید. اگر اسلامهراسی را میخواهید مهار کنید، فرصت همسان آموزش و اشتغال را برای همه شهروندان فراهم کنید.
اگرمیخواهید عدالت را رعایت کنید به انواع خشونت سازماندهی شده بر زنان پایان دهید.
خبرگزاری زنان افغانستان
- منبع خبر : خبرگزاری زنان افغانستان