ماه مبارک رمضان امسال در افغانستان برای خانواده های بی سرپرست و بی درآمد به سختی میگذرد، زنانی که سرپرستی خانواده ها را به عهده دارند از تهیهی غذا و لباس عاجز مانده اند. زنان بی سرپرست که قبل از آمدن طالبان با صفا کاری و آشپزی در دفاتر و مارکیت ها معیشت شان را […]
ماه مبارک رمضان امسال در افغانستان برای خانواده های بی سرپرست و بی درآمد به سختی میگذرد، زنانی که سرپرستی خانواده ها را به عهده دارند از تهیهی غذا و لباس عاجز مانده اند.
زنان بی سرپرست که قبل از آمدن طالبان با صفا کاری و آشپزی در دفاتر و مارکیت ها معیشت شان را تامین میکردند با وضع محدودیت شدید بر زنان اکنون بیکار شده اند و برای دریافت کمک پشت دروازه های بستهی مساجد و نهاد های امداد رسان صف میبندند. زیرا کمک های بشردوستانه از سوی طالبان به اشخاص نیازمند توزیع نمیشود بلکه بین اعضای طالبان و افراد حامی طالبان توزیع میشود.
شماری ازین زنان در گفتگویی با خبرگزاری زنان افغانستان میگویند از سوی افرادی ناشناس به بهانهی کمک مورد آزار جنسی قرار گرفته اند.
ذکیه( اسممستعار) زن سی و هفت سالهایست که شوهرش را در جنگ از دست داده و مادر پنج کودک است. قبل از طالبان او صفاکار یکی از شرکت های خصوصی درکابل بود و اکنون این شرکت بخاطر محدودیت های طالبان بر زنان اورا از کار اخراج کرده ودر عوض او یک صفاکار مرد استخدام کرده اند.
او را پشت دروازهی دفتر آیت الله العظمی محقق کابلی ملاقات کردم که با چند زن دیگر به امید دریافت کمک به آنجا آمده بود.
درحالیکه نگهبان دفتر میگفت آنان هیچ برنامهی توزیع کمک برای نیازمندان ندارند اما زنان میگفت انتظار دارند آنان را مساعدت کنند زیرا دیگر نهادهای امداد رسان زنان را مورد آزار جنسی قرار میدهند.
ذکیه میگوید قبل از آمدن ماه مبارک رمضان با چند زن دیگر پیش وکیل گذر دریکی از نواحی کابل رفته بودند تا آنان را درلیست نهاد های امدادرسان برای کمک بگیرند. درآنجا کاپی تذکره و نمبر تلفن خودرا داده بودند. دو روز بعد ازین ماجرا یک شمارهی ناشناس با آنان تماس میگیرند که برای کمک به یکی از مارکیت های تجارتی در دشت برچی بیایند اما وقتی آنها میروند با یک شخص ناشناسی روبرو میشوند که به آنان میگویند حاضر است به آنها کمک کند، پول بدهد و مواد غذایی بخرد اگر با او ازدواج موقت( صیغه) کنند.
” وقتی یک شمارهی ناشناس زنگ زد و گفت برای گرفتم کمک بیایید خیلی خوشحال شدم و به امید مساعدت از خانه بیرون شدم و آدرسی که برایم داده بود از هرجا و هرکس پرسیدم تا پیدا کردم وقتی آنجا رسیدم همان شماره دوباره تماس گرفت وقتی پیدایش کردم یک مرد هیکلی بود ودرآن مارکیت تجارتی یک دفتر راهنمای معاملات داشت. من و چند زن دیگر که باهم رفته بودیم از دیدن آنجا شوکه شدیم به ما گفت که او یک تجار است و به اندازهی کافی پول دارد و از ما تقاضا کرد که با او موقتا ازدواج کنیم.”
ذکیه میگوید آنان از ترس زیاد نتوانستند چیزی بگویند درحالیکه شوکه شده بودند با دست و پای کرخت، بی سر وصدا محل را ترک کردند یکی از زنان موقع بیرون شدن به آن مرد تذکر دادند که اگر بار دیگر به زنان مزاحمت کنند به طالبان شکایت او را خواهند کرد اما او فقط به زنان نیشخند زده است.
سهیلا زن بیست و هفت سالهای دیگریست که شوهرش از اثر بیماری سرطان درگذشته است و او چهار کودک ازجمله یک کودک شیرخوار دارد. او نیز به امید دریافت مساعدت پشت دروازهی مسجد شهدا در منطقهی سرکاریز کابل آمده بود او میگوید نمبر تلفن و آدرس خانه اش از سوی وکیل گذر بدست افراد ناشناسی رسیده است و چند نفر مسلح شب هنگام به خانهی وی هجوم آورده بودند اما با سروصداهای وی وقتی همسایه ها خبر شدند افراد ناشناس محل را ترک کردند و به وی هشدار دادند که دوباره میآیند.
” شب پنجم ماه مبارک رمضان ساعت یازده شب بود برق های خانه را خاموش کرده بودم و طفل دوساله ام را شیر میدادم که بخوابد که ناگهان نور چراغ دستی به پنجره افتاد و سپس صدای افتادن چیزی روی حویلی آمد متوجه دو نفر شدم که با سر وصورت بسته دروازه را شکسته داخل خانه شدند . من از ترس آنها با صدای بلند سر وصدا کردم و کودک دوساله ام که ترسیده بود نیز گریه میکرد . آنها با من درگیر شدند و کودکم را از بغلم گرفته دور انداختند آنها قصد تجاوز داشتند وقتی سروصداهای همسایه ها بلند شد آنها فرار کردند و هشدار دادند که دوباره میآیند.”
سهیلا میگوید افراد ناشناس هنوزهم به وی مزاحمت های تلیفونی میکنند و اورا اخطار میدهند که دوباره به خانه اش خواهند آمد.
سهیلا و چهار کودک خردسالش از آنجا کوچ کرده اند اما افراد ناشناس همچنان در تعقیب وی هستند.
سهیلا میگوید او برای درخواست کمک به دفتر وکیل گذر منطقه اش رفته بود وکاپی تذکره و نمبر تلیفنوش را داده بود تا او را برای مساعدت به نهاد های امداد رسان معرفی کنند اما نه تنها کمکی دریافت نکرده است بلکه زندگی اش نیز به خطر افتاده است.
این زنان میگویند مشخصات شان را وکیل گذر به افراد ناشناس فروخته اند و یا این افراد از وکیل گذر مشخصات زنان بی پرست و جوان را دزدی کرده اند. ازینرو برای کمک پیش ملا امامان مساجد و دفاتر علمای دینی میروند و دیگر به نهادهای امدادرسان و وکیل گذر شان اعتماد ندارند.
درهمینحال محمد صالحی یکی از وکلای گذر دریکی از مناطق دشت برچی در غرب کابل میگوید که وقتی نهادهای امدادرسان برای کمک به اشخاص نیازمند از او معلومات بخواهد وی برای سروی به منطقه اش میرود تا نیازمندان را شناسایی کند اما تاکنون مشخصات زنان نیازمند را به جز نهاد های امداد رسان مورد اعتبار و شناخته شده به کسی دیگری نداده است اما ازین دست روایت ها را شنیده است که زنان به او شکایت کردند که مشخصات شان به جای نهادهای امدادرسان به افراد ناشناس داده میشوند و زنان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
او از وکیل گذر یا منطقهی مشخصی نام نبرد اما گفت مزاحمت ها به زنان بی پرست و جوان افزایش یافته است.
این روزها زنان نیازمند و بی سرپرست درکابل پشت دروازهی مساجد، نانوایی ها، نهاد های امداد رسان و دفاتر علمای دینی صف میبندند و منتظر مساعدت اند.
اما کمک های بشردوستانه از سوی طالبان به گونهی ناعادلانه بین یک ولایت و یک قوم خاص توزیع میشود. با جود تاکید جنبش های زنان و دیگر سازمان های بین المللی بر توزیع عادلانهی کمک های بشر دوستانه از سوی طالبان، روند توزیع همچنان جریان دارد و طالبان برای شناسایی نیازمندان واقعی برنانهی مشخصی ندارند.
خبرگزاری زنان افغانستان