افغانستان کشوری که سالیان درازی را با جنگ و خونریزی درگیر بوده و به دلیل اختلاف های سیاسی، سمتی، حزبی، قومی و قبیله ای متحمل قربانیان زیادی شده است اما با این وجود چیزی که پیداست با وجود همه این تجربیات تغییر زیادی در روند فکری جناح های قدرت در این کشور نیامده و باعث […]
افغانستان کشوری که سالیان درازی را با جنگ و خونریزی درگیر بوده و به دلیل اختلاف های سیاسی، سمتی، حزبی، قومی و قبیله ای متحمل قربانیان زیادی شده است اما با این وجود چیزی که پیداست با وجود همه این تجربیات تغییر زیادی در روند فکری جناح های قدرت در این کشور نیامده و باعث ادامه دار شدن روند خشونت ها در کشور شده است. در جدیدترین تحولات و رخدادها در هفته های گذشته زنان برخی از مناطق شمال کشور مسلح سازی شده اند که تاکنون اهداف پشت پرده آن برای مردم واضح نشده است. گرچند همه مردم از ادامه دار شدن روند خشونت ها و افزایش حملات گروه طالبان در کشور خسته شده اند و به دنبال صلح دایمی در کشور هستند اما مسأله مسلح سازی زنانی که تاهنوز هیچ تجربه ای در زمینه نظامی ندارند، جدای از اینکه رفتار سمبولیک و نمایشی را به خوبی بروز می دهد، می تواند پیامدهای جدی ای را برای زنان داشته باشد که قابل انکار نیست.
بتول سید حیدری در رابطه با این موضوع در صفحه اجتماعی خود نوشته است: «شرم کنید!! بوجی بوجی پیسه را از کشوهای ابرقدرت گرفتید که در پایان سناریو؛ زنان را قطار کنید، اسلحه بدهید و عکس گرفته و در فیسبوک نشر دهید که آفرین!
ولله چه زنان شجاعی داریم که از خاک خود در برابر طالبان دفاع می کنند؟! تا به حال کدام جنت بودید که مملکت را چنان به فضاحت کشاندید و از هر طرفش شاراندید که فعلا برای پلان پروژه بعدی خود با ریخته شدن خون جوانان ما در سنگرها، این بار هم چون برنامه سابق تان، بیرق جندر را پیش کشیدید.
در دیگر مواقع، زن را در هفت پستو پنهان می کنید اما وقت جنگ و رویارویی با طالبان، قهرمانش می سازید!
راستی زنان خودتان کجا هستند؛… جمع کنید این ریشخند بازی ها را!
محمد رجا در واکنش به این پست نوشته : «در این سرزمین بلاهت، حماقت و انحطاط یک جا جمع شده معجون استفراغ آوری را به وجود آورده است، دموکراسی فقط برای دختر و زن همسایه خوب است».
زرینه زابل نیز از دیگر کاربران صفحات اجتماعی بوده و در این رابطه چنین گفته است: «با نظرتان و معامله مرداری که به این عنوان صورت می گیرد، موافق هستم. معامله به نام زنانی که خودشان هنوز در بند چادری و پیچیده در برقع هستند! اگر آنان نیت مبارزه و جنگیدن می داشتند اول خودشان را آزاد می کردند!!!
مانند زنده یاد فیروزه و زنده یاد راضیه قوماندان های گروه های دفاع خودی که در برابر این جهادی ها کثیف سلاح برداشته بودند و خود دفاع مستقلانه را بر عهده گرفته بودند».
مهدی سعیدی نیز در ابراز نظر با این موضوع نوشته: «زنان را دست کم نگیرید. نفرت یا محبت آنان از یک جریان چون خون در شریان جامعه خواهد دوید».
سید بشیر کاظمی می گوید: «این چنین حرکت ها هیچ تأثیری در اراده طالبان ندارد، ارگ، طالبان و آمریکا هر کدام یک ضلعی از مثلث هستند و قربانی مردم است».
سید اسماعیل عمران نظر خود را در مورد مسلح شدن زنان این گونه بیان می دارد: «احساس می شود نوشتن در مورد سلاح برداشتن بانوان افغانستانی بی نهایت دشوار است. اگر این حرکت ستایش شود به دلیل سمبولیک بودن تمام عکس ها تصور می کنم به نوعی به شعور مخاطب توهین شده است و اگر مذمت شود، زن ستیزی و سایر تبصره ها را به دنبال خواهد داشت».
هانیه پناهی نیز می گوید: «دیگر وقت ها زن هستند و نباید باشند، زن را چه به این کار! حال با بی غیرتی و بی شرمی زنان را به جنگ می فرستند و هیچ راه آبادی برای این کشور نمانده است».
ملکه رضایی نوشته: «به این میگویند استفاده ابزاری از زن! در ولایتی مانند غور که بسیاری از زنان در بسیاری از ولسوالی هایش حتی حق گرفتن تذکره، حق داشتن یک شماره تماس، حق گرفتن یک عکس ۳ در ۴ را ندارند اسلحه به دوش می شوند و عکس هایشان در صفحات مجازی دست به دست می شود».
دیده می شود که با اینکه گروهی از مسلح شدن زنان در مقابل طالبان حمایت نموده و آن را حرکتی مبنی بر خستگی بیش از حد این قشر از جامعه در برابر جنگ ها و افزایش خشونت ها در کشور می دانند اما برخی دیگر نیز این حرکت را قابل نکوهش می دانند. البته ناگفته نماند که عمدتا جامعه مردسالار کشور با تکیه بر باورهای سنتی مروج در جامعه، بسیاری از فعالیت های زنان را قابل نکوهش می دانند و وجود و حضور زنان را در بسیاری از عرصه های اجتماعی و خصوصا مشاغل درست و مناسب نمی دانند و به تصویر کشیدن چنین تصویری از گوشه ای از کشور که هنوز حقوق عادی زنان در آن به رسمیت شناخته نشده و به آن احترام گذاشته نمی شود، نمادی و سمبولیک بودن این امر را به خوبی بیان می کند.
اما جدا از اینکه این حرکت نمادین باشد و یا واقعی؛ نمی توان در برابر پیامدهای جدی این اقدام برای زنان بی توجه بود و آن را نادیده گرفت. یکی از پیامدهای جدی این عمل را می توان در بی تجربه بودن این زنان در استفاده از سلاح دانست که خود می تواند خطرات بی شماری را برایشان داشته باشد و اینکه چه گروهی و با چه منطقی زنان بی تجربه در این زمینه را مسلح می سازند و عکس های آنان را در شبکات اجتماعی به نمایش می گذارند خود سوال دیگری است که نیازمند پاسخ منطقی است. مسأله دیگری که نباید ناگفته بماند، حساس شدن طالبان در برابر زنان این مناطق است و زنان را مورد تهدید بیشتر این گروه قرار می دهند. گروهی که حتی در جواب کوچکترین اقدامات حکومت و افراد حکومتی بی پاسخ نمی مانند، چطور در برابر زنانی که از نظر آنان حق خروج از منزل و کسب و کار را ندارند و در مقابل شان دست به سلاح می شوند را بی پاسخ خواهند گذاشت. البته پیش کشیدن این بحث برای ضعیف جلوه دادن این اقدام نیست ولی هر عملی که صورت می گیرد در وهله اول باید عملی و کاملا مطابق با منطق باشد تا زنان را از خطرات بیشتر و جدی تر دور نگه دارد.