نسیمه، از ولسوالی ورس ولایت بامیان میباشد و چند سال میشود در پایتخت زندهگی میکند، او نمایندهای از هزاران دختر دیگر است که در شرایط سخت اقتصادی و در اوج بیکاری قرار دارد. او با یازده نفر عضو خانوادهاش زندهگی میکند، جایی که فقر و بیکاری به مشکل اساسی روزمرهاش تبدیل شده است. آنان سعی میکنند تا با فقر و تنگدستی دستوپنجه نرم کنند، مگر این زحمات به جای آرامش، بیشتر منجر به خشونتهای لفظی و تنشهای خانوادهگی شده است.
او دو خواهر خرد دارد؛ با حالت پریشان و نگران به آنان میبیند و میگوید: «من نگران آینده آنان هستم. خشونتهای لفظی که هر روز در خانهما جریان دارد، میتواند بر روحیه آنان تأثیرات شدیدی منفی بگذارد.» او عامل اصلی این خشونتها را فقر و بیکاری عنوان میکند و میافزاید اگر خانوادهاش ثروتمند بود، اکنون با اینهمه سختی و خشونت مواجه نمیگردید.
نسیمه گاهی با دوستانش میخندد، درونش دنیایی از درد و غم نهفته است. او فکر میکند که هیچکس نمیتواند او را بفهمد و درک کند چرا که ضمن فقر و بیکاری مثل هزاران دختر در افغانستان، از حقوق اساسی و ابتدایی خود محروم گردیده است که نمیتواند آزادانه لباس دلخواه و رنگی بپوشد، درس بخواند، تحصیل کند، سفر کند یا حتا در یک پارک بنشیند و به آیندهاش فکر کند. ورزش کردن برای او یک آرزوی دستنیافتنی است؛ چرا که هر لحظهای که برای ورزش وقت میگذراند، به معنای دور شدن از مشکلات مالی و خانوادهگی است. اما این فرصت را گروه طالبان از او و هزاران دختر دیگر سلب نموده است.
نسیمه میگوید: «این شرایط نه تنها بر من بلکه بر تمام دختران کشور تأثیرات منفی گذاشته است. اگر امروز زنان و دختران در افغانستان آزادانه کار میکردند و تحصیل داشتند، هرگز اجازه نمیدادند که عمرشان در فقر و بدبختی بگذرد.»
نسیمه نمایندهای از دردها و آرزوهای دخترانی است که در عمق فقر و بیکاری زندهگی در افغانستان را با ناامیدی و رنج سپری میکنند.
خبرگزاری زنان افغانستان
- منبع خبر : خبرگزاری زنان افغانستان