با نگاهی گذرا به رفتار و گفتار گروه حاکم در افغانستان و مخالفین مسلح حکومت سوریه متوجه ویژگی های زیادی میشویم؛
اول) ۳۰ سال قبل گروه طالبان توسط شبکهٔ القاعده به قوت نظامی مطرح مبدل و ۱۲ سال قبل نیز این شبکه تشکیلات مسلحی را که حال ابومحمدالجولانی رهبری میکند تاسیس و تمویل کرد.
۲) طالبان و شورشیان سوریه از حمایت همسایگان مستفید شدند.
در روز های اخیر نظام جمهوری اسلامی افغانستان، سیاستگذاران پاکستانی پیوسته از وضعیت در افغانستان خوشنود بودند و حال رئیس جمهور ترکیه دیدگاه مشابه راجع به وضعیت سوریه دارد.
نباید فراموش کرد که پس از تسلط مجدد طالبان در افغانستان عمرانخان صدراعظم آنزمان پاکستان اینرویداد را پیروزی بزرگ به شمار آورد.
۳) رنگ پرچم هر دو گروه یکسان بوده و گروه ابومحمدالجولانی نخستین تشکیلات عربیِ بود که پس از تسلط مجدد طالبان آنچه را که پیروزی این گروه و پایان اشغال افغانستان نامید تبریک گفت، حال نیز کاربران صفحه های اجتماعی، که دنبال کننده تفکر گروه طالبان اند از فعالیت های شورشیان سوریه شادمان شده است.
۴) از لحاظ باور مذهبی و مفکوروی، شورشیان سوریه با گروه طالبان نزدیکاند که این میتواند زنگخطری را برای بانوان سوری به صدا درآورد.
آنهایی که سقوط حکومت سوریه را سبب تحقق منافع شان میدانند باید بدانند که تکرار تجارب تلخ ۴۰ ماه گذشته افغانستان را، پس از سرنگون ساختن حکومت سوریه شاهد خواهیم بود.
سرکوب اقلیت ها،بیاعتنایی به تنوع مذهبی و صدمه رساندن به همسایه ها فردای سقوط حکومت سوریه را هویدا میسازد.
نباید فراموش کرد که در حال حاضر نیز رقابت منطقوی در سوریه سبب صدمه رساندن به همگرایی منطقوی شده به طوری که برعلاوه ترکیه، امارات متحده عربی و مصر نیز از بعضی مخالفین مسلح حکومت حمایت کرده که این تضاد منافع در دراز مدت میتواند نتایج نامطلوبی برای خاورمیانه به همراه داشته باشد.
خبرگزاری زنان افغانستان
- منبع خبر : خبرگزاری زنان افغانستانش