“در هر کجای دنیا که باشم سنگرم نوشتن است”
“در هر کجای دنیا که باشم سنگرم نوشتن است”

بگذارید خیلی خیلی صادقانه، اگرچه خواننده‌ی محترم هم ناراحت خواهد شد بگویم، که اگر فرزند دختری داشتم، برای بیرون شدن از افغانستان تلاش بیشتری می‌کردم و زودتر از کشور خارج می‌شدم. به این دلیل که، اجتماعی که در افغانستان مرد ستایی و زن ستیزی می‌کند؛ بسیار گسترده‌تر از افرادی است که ادعای روشن فکری می‌کنند.” […]

بگذارید خیلی خیلی صادقانه، اگرچه خواننده‌ی محترم هم ناراحت خواهد شد بگویم، که اگر فرزند دختری داشتم، برای بیرون شدن از افغانستان تلاش بیشتری می‌کردم و زودتر از کشور خارج می‌شدم. به این دلیل که، اجتماعی که در افغانستان مرد ستایی و زن ستیزی می‌کند؛ بسیار گسترده‌تر از افرادی است که ادعای روشن فکری می‌کنند.”

این تنها چکیده‌ای از صحبت‌های حمیرا قادری، شاعر، نویسنده‌ و یکی از زنان‌‌ موفق افغانستان است. برای بحث بیشتر در مورد پیرامون فعالیت‌های خانم قادری، با او گفت‌وگویی ترتیب داده‌ام که در ادامه خواهید خواند.

پرسش: در ابتدا از خودتان بگویید و این که اکنون کجا زندگی می‌کنید و مصروف چه فعالیت‌هایی هستید؟
پاسخ: در ۲۸ اگست ۲۰۲۱ با آخرین پرواز ملکی از افغانستان بیرون شدم و اکنون در بوستون آمریکا زنده‌گی می‌کنم. در دانشگاه هاروارد دو سال فیلوشیپ(بورسیه تحصیلی) دارم و در این مدت روی کتاب دومم نیز کار می‌کنم.
این کتاب به نام Tell me everything است که در افغانستان قرار بود به چاپ برسد، اما شرایط کشور دگرگون شد و به همین دلیل فعلن در آمریکا برای چاپ و نشر کتاب خود ناشری در نظر گرفته‌ام.

در هر کجای دنیا که باشم سنگرم نوشتن است و به نوشتن اعتقاد دارم و به همین شیوه زنده‌گی کردم. مطمئن هستم که این مسیر حداقل برای خودم، فرزند و خانواده‌ام راهنما خواهد بود.
در این اواخر، در کنار نوشتن کتاب، برای دوستان، دختران و پسرانی که در افغانستان هستند کورس‌های سوزن طلایی را برگذار کردم؛ جایی که جوانان می‌توانند خود را بیان کنند، بنویسند و کتاب‌هایی که به معرفی گرفته می‌شود را بخوانند.
با این وجود احساس می‌کنم که به دلیل تحولات اخیر جامعه در حال حاضر از نظر روانی خیلی فروپاشیده است؛ ناامیدی را خیلی خوب می‌فهمم و با پوست و استخوانم درک کردم و به همین دلیل این باهمی‌ها تنها کاری‌ست که می‌توانم برای جوانان افغانستان انجام دهم و از نظر من تا اکنون خیلی خوب هم جواب داده است و در نهایت این روزها دوباره تاریخ افغانستان را می‌خوانم.

پرسش: به عنوان یکی از زنان برجسته در افغانستان، رمز موفقیت خود را در چه می‌بینید و فکر می‌کنید عامل اصلی جایگاه فعلی‌تان چیست؟

پاسخ: اجازه دهید واژه را این‌طور عوض کنم، من به عنوان یک زن برجسته نه بلکه به عنوان یک زن کوشا، زنی که به هدفش باور دارد و هدف‌مند تلاش می‌کند، خود را می‌بینم.
و به عنوان یک زن کوشا، رمز موفقیتم در تلاشم است نه فراتر از آن؛ خودم به توانمندی‌هایم باور دارم و فکر می‌کنم دلیل اصلی این که هنوز می‌توانم ادامه دهم و در مقابل ناامیدی‌ها کمرم خم نشده است، امید و باورم است.

به آنچه انجام می‌دهم باورمندم، کارم را دوست دارم، به نوشتن ارزش می‌دهم و برای آن زحمت می‌کشم. تمام این‌ها باعث می‌شود تا هدف‌مند به مسیر خواسته‌هایم حرکت کنم و البته همیشه هم این‌طور نبوده که به تمام خواسته‌هایم رسیده باشم. در این مسیر با شکست‌هایی هم مواجه شدم، تلخی‌هایی را هم دیده‌ام اما زنده‌گی تلخی خود را هم دارد. آدم همان‌طور که لحظات شیرین زنده‌گی را دوست دارد باید با تلخی زنده‌گی هم‌ کنار بیاید.

پرسش: اگر علاوه بر پسرتان فرزند دختر هم می‌داشتید برایش چه کار ارزشمندی را انجام می‌دادید؟
پاسخ: این سوال شما واقعن من را به فکر فرو می‌برد که اگر دختر می‌داشتم چه کاری انجام می‌دادم.
بگذارید خیلی خیلی صادقانه، اگرچه خواننده‌ی محترم هم ناراحت خواهد شد بگویم، که اگر فرزند دختری داشتم، برای بیرون شدن از افغانستان تلاش بیشتری می‌کردم و زودتر از کشور خارج می‌شدم. به این دلیل که، اجتماعی که در افغانستان مرد ستایی و زن ستیزی می‌کند؛ بسیار گسترده‌تر از افرادی است که ادعای روشن فکری می‌کنند.

حتی در زنده‌گی شخصی خودم، مردی که با من بود تحصیل کرده بود، اما در نهایت، در همین باتلاق زن‌ستیزی فرو رفت و سکوت کرد.
وقتی چتر زن‌ستیزی اینقدر گسترده است، چطور می‌توانم دختری داشته باشم که در همچین جامعه‌ای رشد کند و امیدوار باشم که هیچ آسیبی نمی‌بیند، مگر آدم چندبار زنده‌گی می‌کند!

من زمانی که می‌گویم برای کودکم، دخترم و یا پسرم آزادی می‌خواهم، منظورم آزادی‌های خارج از چهارچوب اخلاقی نیست. انتخاب مسیر زنده‌گی خودش بزرگترین آزادی زنده‌گی‌ست که انسان‌ها می‌توانند داشته باشند، آنچه افراد در افغانستان از آن محروم اند. یک دختر چه انتخاب‌های شغلی می‌تواند در افغانستان داشته باشد، همین که شما را محدود می‌کنند به مفهوم این است که هزار تا برقع بر اندیشته‌ی‌تان می‌اندازند.

این حرف‌ها را نمی‌گویم که دل خیلی‌ها در افغانستان بی‌افتد. من هم انتخاب‌هابی در زنده‌گی داشتم و برای بدست آوردن آن‌ها بهایی پرداختم. دخترانی‌که در افغانستان ماندند و یا آن‌هایی که دختر دارند این را باید بپذیرند که برای رسیدن به اهداف خود چه بهایی را باید بپردازند، بهایی که گاهی‌ اوقات دردناک است، اما نتیجه¬ی آن شیرین می‌باشد.

پرسش: وضعیت کنونی زنان افغانستان و محدویت‌هایی که بر آنان وضع شده را چگونه بررسی می‌کنید و دیدگاه تان از ادامه‌ی این وضعیت چیست؟

پاسخ: اکنون زنان افغانستانی به دو دسته تقسیم شده اند؛ دسته‌ی اول کسانی هستند که دوره‌ی طالبانی را پشت سرگذاشته-اند، به نحوی در حاشیه کشانیده شده و تن به زنده‌گی سنتی جامعه دادند و بلدند چگونه زیست طالبانی کنند.

اما گروه دیگر کسانی هستند که زنده‌گی طالبانی را تجربه نکرده‌ اند و اکنون گروه موفقی نیز بوده‌اند، چون آنان تحمل مستوره‌گی و حرم‌سرایی، چیزی که برای ما اتفاق افتاد را ندارد. در رابطه به ادامه یافتن این وضعیت باید بگویم که دختران امروز با جهان در ارتباط هستند، من مطمئنم که جامعه به آن ناامیدی مطلق نمی‌رسد و امیدوارم سیاهی هیچگاه به روشنایی مسلط نشود و این سیاهی تداوم پیدا نکند چه بر مرد ما چه بر زن ما. ما یکبار دیگر باید سپر‌های معرفتی خود را به نمایش بگذاریم، خود را به چالش بکشیم، مسنجم شویم و فریاد بسیار رساتر از بحث‌های قومیتی و جنسیتی را به سمت دنیا حواله کنیم و از دنیا برای مسالمت اجتماعی مدد بخواهیم و در هر بخش اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دید و ذهنیت گسترده‌تری داشته باشیم. این‌جاست که می‌توانیم به همدیگر کمک کنیم و خود را از این باتلاق سیاهی بیرون بکشیم.

پرسش: پیام‌ تان برای زنان افغانستان چیست؟

پاسخ: زنان افغانستان خودشان، راه خود را دریافتند.
می‌‌خواهم برای زنان بگویم که خود را به بسترهای جهانی متصل کنند و یاورانی در بیرون افغانستان چه افغانستانی یا غیرافغانستانی داشته باشند، تنهایی هیچوقت دلیل شکوفایی نیست. زنان افغانستان باید در یک جبهه‌ی مشخص مبارزه کنند، زنانی که در افغانستان هستند باید خیلی بیشتر از زنانی که در بیرون هستند، هم‌صدایی بخواهند.

دختران امروز افغانستان جدا از این که در برابر خود مسئول اند، به یاد داشته باشند که در مقابل دختری که به دنیا خواهند آورد نیز مسئول هستند؛ اگر خود و دخترشان را بخاطر حفظ قهرمانی‌های شخصی تنها بگذارند شکوفایی در انتظار هیچ زن افغانستانی نخواهد بود. جبهه‌ی خود را بشناسیم و بدانیم که دشمن ما کیست‌.

گزارشگر: شهیره الهامی