مدینه قانت: چه فرقی می کند که در خیابانت بغل گیرم/ و مثل دست ها  آویخته بر گردنت باشم ؟
مدینه قانت: چه فرقی می کند که در خیابانت بغل گیرم/ و مثل دست ها  آویخته بر گردنت باشم ؟

مدینه قانت فرزند محمد بشیر قانت در سال ۱۳۶۹هجری شمسی در ولسوالی چاه آب ولایت تخار در یک فامیل متدین و روشن‌فکر دیده به جهان گشود ، دوران‌ کودکی خودرا نزد استادان مختلف برای فرا گرفتن درس های دینی، و مضامین ساینسی سپری کرد . دوره ی ابتداییه ،و متوسطه ،و عالی را در لیسه […]

مدینه قانت فرزند محمد بشیر قانت در سال ۱۳۶۹هجری شمسی در ولسوالی چاه آب ولایت تخار در یک فامیل متدین و روشن‌فکر دیده به جهان گشود ، دوران‌ کودکی خودرا نزد استادان مختلف برای فرا گرفتن درس های دینی، و مضامین ساینسی سپری کرد .
دوره ی ابتداییه ،و متوسطه ،و عالی را در لیسه نسوان بی بی مهتاب با نمرات کدری و درجه اعلی به پایان می رساند ، و با زحمات شبانه روزی وارد امتحان کانکور می گردد ، وبعد از سپری نمودن امتحان کانکور به دانشکده ی ساینس دانشگاه کابل راه یافت و در سال های ۱۳۹۰ از دپارتمینت کیمیا از ساینس کابل فارغ گردید . همچنان در جریان درس های دانشگا ه شامل دانشکده ی باخترگردید و با تلاش خستگی ناپذیر از رشته ی تکنولوژی معلوماتی (آتی) دیپلوم خودرا بدست آورد .
بعد از ختم تحصیلاتش دوباره به ولایت زیبای تخار برگشته و به مدت ۳ سال در مکاتب و دانشگا های مختلف چون مکتب لیسه نسوان بی بی رابعه، تربیه معلم ،دانشگاه پیمان ، فجرستان و دانشگاه راه نور به تدریس میپردازد و بعد از سال ۱۳۹۵ بخاطر ادامه ی تحصیل و زندگی افغانستان را به قصد آلمان ترک کرده
بعد از سفر به آلمان با پشت سر گذشتاندن زحمات و مشکلات زیادی درس لسان خودرا تمام کرده وسند لسان خودرا از زبان آلمانی بدست می آورد .
بیشتر اشعار مولانا، فاضل نظری، نجمه زارع را می پسندد.
مدینه قانت داری دو فرزند است، دختری به اسم مهدیس راتب، و پسری به اسم ریونیز راتب .
آغاز سفر زندگی شاعرانه این بانو از سال های آخر دانشگاه نسبت به علاقه و توانایی خاص که در نوشتن شعر و شاعری داشته است شروع میشود که اشعار وی بیشتر به سبک های غزل، چهارپاره، رباعی، و شعر نیمیایی میباشد.
همچنان در اشتراک در یکی از جشنواره ی رقابتی در اتحادیه فرهنگی افغان گل خوشه ها در دنمارک اشعارش در ردیف اول و برنده‌ ی بهترین اوارد ادبی در سال ۲۰۱۹ گردید.

نمونه ی کلام:
چی فرقی می‌کند تو خاک ومن گل درتنت باشم؟
چه فرقی می‌کند من خوشه های خرمنت باشم؟

چه فرقی می‌کند با دامن گل پوش و در گل تر
بمانم در برت عطر تن و پیراهنت باشم؟

چه فرقی می‌کند گر تو همیشه در برم باشی
ومن معشوقه ات،دیوانه ات مثل زنت باشم؟

چه فرقی می کند که در خیابانت بغل گیرم
و مثل دست ها آویخته بر گردنت باشم ؟

چه فرقی می‌کند نگذارِ تنها این گل سرخِ –
عزیرت را و من در دست پا و دامنت باشم؟

چه فرقی می‌کند گر گویی بر من دوستم داری
و من دلتنگ این حرف و عزیزم گفتنت باشم؟