حالا چه؟
حالا چه؟

نویسنده: سیده حسین دو ماه از آمدن طالبان می‌گذرد. ما شاهد باز شدن مکتب های پسران و هم‌چنان دو بمب‌گذاری در مساجد با کشته و زخمی شدن صد ها انسان باورمند و بیگناه که برای عبادت خدای مشترک در خانه‌اش جمع شده بودند، شدیم. حالا این که کیِ شاهد باز شدن مکتب های دختران «صنف […]

نویسنده: سیده حسین

دو ماه از آمدن طالبان می‌گذرد. ما شاهد باز شدن مکتب های پسران و هم‌چنان دو بمب‌گذاری در مساجد با کشته و زخمی شدن صد ها انسان باورمند و بیگناه که برای عبادت خدای مشترک در خانه‌اش جمع شده بودند، شدیم.

حالا این که کیِ شاهد باز شدن مکتب های دختران «صنف هفت به بالا» برگشت زنان به کار های روزمره و امنیت خواهیم شد، نامعلوم است.

زمستان در راه است و شکم ها خالی، خانه ها بدون داشتن امکانات گرم کردن و مهر سکوت بر لب ها هم‌وطنان ما از ترس دولت امارات روز به روز ساکت‌ترشده می‌روند. همه چشم انتظار به بیرون دارند تا کمکی برسد.

ما متلی داریم که: «نه به آن شوری شور و نه به آن بی نمکی». اما در ما صدق می‌کند.

آن شور و جدیت هم‌وطنان ما که در روزهای اول در برابر طالبان و آینده‌ای نامعلوم و تاریک زنان داشتند، کُند شده می‌رود و ما آن شور را دوباره تجربه خواهیم کرد؟

با گذشت هر روز به تلاش و سرعت عمل در عرصه‌ای سیاسی طالبان افزوده می‌شود و به همان اندازه از سرعت عمل و مجادله ما کاسته، چرا؟

نتیجه گیری من برای زنان این است:

ما زنان برای تحقق بخشیدن به خواست های خود ما باید به استعداد، اعتماد به نفس و پشت‌کار برای رهایی از این موقعیت، زحمت بکشیم. راه حل های را پیشنهاد کنیم و دسته جمعی باهم ایستاده شویم.

این را همه ما زنان می‌دانیم که تعداد زیاد مردان با طالبان هم‌فکر اند و به همین دلیل عده‌ای قلیل درشعر، نوشته ها یا صحبت های شان از برگشت زنان در بعضی ازعرصه به موضوع «زن» اشاره و تاکید می‌کنند.

گلایه‌ای هم نداریم، زن با پدر و همسر فقط نیم خودش است و ارزش نیم بها را هم دارد. برای بهای تمام، ما زنان باید بتوانیم خودما را برای یک مبارزه ی رودررو وبا حفظ فکر و تغییر فرهنگ آماده کنیم. انتخاب این راه از هر چه در حرکت ما یاری می‌کند، استفاده کنیم و تجربه نمایم. بگویم، بنویسیم و دختران ما را محدود نکنیم. وضعیت زنان در روند حکومت های پیشین چندان هم رنگه نبوده است، اگر هم زنان در شغل های موفق بودند با زحمت و استعداد و فشار جامعه‌ی بین الملی و پول وافر خارجی ها بوده است.

وقتی از حفظ فکر، حریم زنانه‌گی وشرایط اجتماعی خودما و تغییر فرهنگ می‌گویم، تعریفی از آن دارم.

معنای تغییر فرهنگ باید همین باشد که نسل به نسل با شناخت از موقعیت زندگی زن در بهتر شدن، آزاد فکر کردن و در عمل هم خواست های خود را پیاده کردند، باشد.

ما زنان با خود و فرزندان خود دست کمک بدهیم تا به خودباوری برسند، هر کجا هستیم چه در داخل یا در خارج از افغانستان. من نوشتم که طالبان در منطقه و همسایه ها خریدار دارند چون همه از یک چشمه آب می‌نوشند. پس ما تغییر کنیم تا بتوانیم تغییربیاوریم.