داناهای کل، آزارگران شیک
داناهای کل، آزارگران شیک

هر گاه سخن از خشونت زن علیه زن به میان می آید،‌ اولین تصویری که در ذهن آدمی نقش می بندد محیط خانواده و چهره خشو، خواهر شوهر و زن ایور در تولید این گونه خشونت هاست؛ حال آنکه خشونت زن علیه زن تنها در محیط خانواده نه بلکه در محیط های کاری هم نمونه […]

هر گاه سخن از خشونت زن علیه زن به میان می آید،‌ اولین تصویری که در ذهن آدمی نقش می بندد محیط خانواده و چهره خشو، خواهر شوهر و زن ایور در تولید این گونه خشونت هاست؛ حال آنکه خشونت زن علیه زن تنها در محیط خانواده نه بلکه در محیط های کاری هم نمونه های فراوانی دارد که شاید تا به امروز کمتر سخنی راجع به میان آمده باشد. به تازگی یکی از کاربران فیسبوک در رابطه با زن کارفرمایی که اتفاقا در قالب مدافع حقوق زن در جامعه ظاهر شده اما رفتاری کاملا برعکس با شعارهای خود در راستای احقاق حقوق زنان دارد، دست به قلم برده است.
مینا رضایی از جمله زنان فعال در بخش اقتصاد و خودکفایی است که بعد از زحمات زیاد توانسته تا کافه ای را با نام سیمپل در پل سرخ برای خود فعال نموده و طی سالها آن را سر پا نگه دارد، او به تازگی در صفحه فیسبوک خود مطلبی را در رابطه با زنانی که دم از دفاع از حقوق زن می زنند اما خود آن را نادیده گرفته و زیر پای می کنند، نوشته است.
متن نوشته شده به این شرح می باشد: «زنانی هستند که ادعایشان را هفت خر بارکش نمی تواند ببرد و دم از حقوق زن می زنند و بنام فعال حقوق زن همه جا ظاهر می شوند، اما با زیر دستانشان چنین زشت رفتار می کنند که اصلا شایسته یک زن عادی نیست چه برسد به فعال حقوق زن. من یا دوستم سمیرا سادات نیازی نداریم شما از حق ما دفاع کنید،‌ شما باید از حق زن کارگری دفاع کنید که زبان و صدایی برای گرفتن حق خود ندارد، شما باید از حقوق زنی دفاع کنید که هیچ از حقوق اساسی و غیره و غیره نمی فهمند، شما باید از حق زنی دفاع کنید که تمام کارهای خانه شما را با مزد اندک انجام میدهد و شما باز حق او را می خورید و رفتار ناشایست انجام می دهید، غیر انسانی برخورد می کنید و از آن سو در شبکه های اجتماعی دم از حقوق زن می زنید.
شاید تا امروز نتوانستم از حق زنی دفاع کنم اما حق کسی را نخوردم، همیشه کوشش کردم در حق کسانی که با من کار می کنند جفا نشود. کسی دلخور نشود. لازم به شعار های دروغین هم نیست، اما چند وقت قبل زنی را برای کار آشپزی به دوستی معرفی کردم که برایش کار پیدا کند، زن کارگری که سالها می شناختم و هر جایی معرفی می کردم برای کار همه راضی بودند و تشکر می کردند. زنی که نان آور خانواده هفت نفری خود است و سالهاست کار می کند شاید از زمانی که طالبان سقوط کرده اند اما صدایی ندارد، فقط کار میکند تا دختران وپسرانش درس بخوانند تا مثل او مجبور نشوند کارگری کنند و این چرخه فقر از بین برود. بعد از چند ماه کار در خانه مدافع حقوق زن. از کارش بیرون می شود و معاش ماه اخرش پرداخت نمی شود، هر بار مراجعه با در بسته و تلفن های بی جواب مواجه می شود، درصورتی که معاشش به اندازه مصرف یک کفش یا روسری خانم نیست. به دوستی که معرف خانم کارگر به آن خانم بود به تماس می شوم اما انگار موضوع انقدر پیش و پا افتاده است که هیچ کسی اهمیتی نمیدهد. برای خانم کارگر کار پیدا کردم تا گرسنه نماند، اما هنوز نتوانستم کاری کنم که حقش را پس بگیرد، من ترسی از مدافع حقوق زن که چنین جفا در حق زن زیردستش می کند، ندارم فقط میخواهم شعار های پوچ و تو خالی ندهیم و در مقابل زیردست هایمان نشان دهیم چقدر مدافع حقوق زن هستیم نه در مقابل بالایی ها. پس می خواهم که اگر این متن بدستش رسید که حتما می رسد حق خانم کارگر را بدهد تا کار به شکایت نرسد.
آسیه حمزه ای کاربر دیگری است که تجربه ای مشابه با این مورد را در صفحه فیسبوک خود به اشتراک گذاشته، او نوشته: «باری یکی از فعالان حقوق زن که در جمع و در شبکه های اجتماعی خود بسیار دم از انسان دوستی، احترام به کرامات انسان ها و تلاش برای احقاق حقوق زن می زند به من گفت خانواده ای را معرفی کن که بی بضاعت باشد و من ماهیانه به آنها در خفا کمک کنم. خانمی را معرفی کردم که خود سرپرست خانواده بود، سه فرزند داشت و یکی از فرزندانش بیمار. آن قدر عزت این زن زیاد بود که اول کمک را قبول نمی کرد. ماه نخست این خانم فعال حقوق زن رفت و به آن ها پولی داد و چند عکس گرفت. با اینکه شرط ما کمک در خفا بود. ماه بعد که در تاریخ مشخصی قرار بود بیاید، نیامد، قرار بود فرزند بیمار آن خانم را به داکتر ببریم. زنگ زد که چی وقت میایین؟ من داکتر می روم نشود پشت دروازه خانه بمانید، در کمال تعجب آن فعال حقوق زن با پرخاش پشت تلفن گفت: «ای بابا همین کارها را می کنید که همیشه محتاج دیگران هستید، چشم تان د جیب دیگراست. خاستم میارم نگه… و قطع کرد… و دیگر هم کمک نکرد». این وسط شرمندگی اش برای من ماند. واقعا فعال حقوق زن بودن یک ژست روشنفکری نیست، آدم ها می شود در جهالت غرق باشند و این ژست متعفن را بگیرند. خودسازی موضوع بسیار مهمی است که بسیاری از ما فراموش کرده ایم. این اتفاق مربوط سال ۱۳۹۷ خورشیدی است.
سها نایمن کاربر دیگر در رابطه با این گونه فعالین نوشته: «همین زنها در این ۲۰ سال با فعالیت های کاذب که به نام زنان افغان و به کام خود انجام دادند باعث تمام بدبینی ها به زنان، باعث ناکامی زنان برای احقاق حقوق شان هستند. این همه ظاهرسازی برای چیست؟
سمیرا سادات از دیگر کاربران فیسبوک نیز در خصوص این موضوع نوشته: «با کارم در صاف ستره و تجربه با چنین زنانی دریافتم آدم ها در این شهر (آنانی که از نظر ما حرفی برای گفتن دارند) بسیار زمان نیاز دارند تا درست شوند. چهره های قشنگ، حرف های آن چنانی، شعار و اکت هایشان برای من خیلی وقت است هیچ شده و اگر روزی شود من هم خواهم نوشت از تجربیاتم با چنین زنان و مردان تو خالی.
تهمینه سالار نیز در پستی مرتبط با این موضوع نوشته: «دفاع از حقوق زن گویا یک شغل پردرآمد شده و زنان با عزتی که قربانی این مدافعان می شوند.
بتول سید حیدری نیز در این رابطه نوشته: «درباره سواستفاده گری زنانی که در نقش دانای کل ظاهر می شوند و آزارگران شیک هستند، باید نوشت».
با این اوصاف می توان گفت که مصادیق سوءاستفاده از زنان و نیروی کارشان تنها توسط جامعه مردسالار رقم نخورده بلکه زنان نیز در آن نقش مهمی دارند. با اینکه سالیان زیادی از مبارزه برای احقاق حقوق زنان در جامعه سنتی افغانستان می گذرد اما انعکاس چنین برخوردهایی از سوی مدافعین حقوق زنان بیانگر موثر نبودن مبارزات و یا هم باورمند نبودن خود مدافعان حقوق زن در این راستا دارد و اگر واقعا این گونه باشد تمام مبارزات دو دهه تنها دور باطلی خواهد بود که در قالب مبارزات دادخواهانه برای دسترسی زنان به حقوق شان تبارز پیدا کرده است.