کوههای سر به فلک و درههای گرم و سوزان ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان، در این روزها گواه حس بیکسی، مظلومیت و داد و فریاد زنان و کودکان بلخابی شده. زنان و کودکان که هیچ نقشی در ناامنی و ایجاد تنش میان طرفهای جنگ نداشته اند. برخی از این زنان آواره داستانهای غمانگیزی در دل دارند […]
کوههای سر به فلک و درههای گرم و سوزان ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان، در این روزها گواه حس بیکسی، مظلومیت و داد و فریاد زنان و کودکان بلخابی شده. زنان و کودکان که هیچ نقشی در ناامنی و ایجاد تنش میان طرفهای جنگ نداشته اند.
برخی از این زنان آواره داستانهای غمانگیزی در دل دارند که از آن چنین حکایت میکنند.
گلبدن باشنده منطقه گلورز ولسوالی بلخاب، میگوید پس از شدت گرفتن جنگ در این ولسوالی، بدون اینکه از شوهرش اطلاعی داشته باشد بیسرنوشت شده او با اطفالش به کوها پناه برده است. اکنون او میگوید شبهای سرما و روزهای گرما را بدون غذا و رختخواب سپری میکنند.
نقاط مرزی ولسوالی بلخاب و یکاولنگ، مکانهای که صدها آوارهگان بلخابی مسکن گزین شدهاند را کوهای بلند با دامنههای وسیع تشکیل میدهد.
در آنجا خانههای مسکونی به چشم نمیخورد و نبود آب به شدت احساس میشود.
گلورز و صدها تن از زنان بلخابی که در سرنوشت بد زندگی و مرگ قرار گرفتهاند، میگویند شاهد دهها اطفال بودند که بر اثر گرسنگی و سرمای شبانگاه جانهای شانرا از دست دادهاند.
احمد حسین یکی از دیگر آوارهگان بلخاب که چشمانش را آب و گلویش را بغض پر کرده است میگوید، زنانیکه صدها آرمان به دل داشتند امیدهای شانرا از دست دادهاند. زنان آواره اکنون به هراس از اینکه در حق شان بیحرمتی صورت نگیرد به کوهها پناه بردهاند و تا برگشت زندگی عادی هرگز به خانههای شان بر نمیگردند.
آنان همچنان میگویند جنایتهای فراوان در ابعاد مختلف در این ولسوالی بالای افراد ملکی صورت گرفته است از قتلهای عام گرفته تا ذبح کردن افراد و آذیت و آزار کودکان که هنوز آشکار نگردیده بعد پنهانی دارد.
این آوارهگان از نهادهای بینالمللی میخواهند که به داد آنان برسند و جنایات بشری در بلخاب را پایان داده شود.
هرچند پیش از این نهادها و سازمانهای بین المللی از جمله حقوق بشر دیدبان شفافیت جنایتهای جنگی در بلخاب را محکوم کردهاند.