عادله محسنی بانویی از تبار استقامت ، شجاعت و پشتکار  معرفی چهره‌ی الگو برای زنان
عادله محسنی بانویی از تبار استقامت ، شجاعت و پشتکار  معرفی چهره‌ی الگو برای زنان

بیست سال قبل با سرنگونی رژیم سابق طالبان در افغانستان ،زنانی زیادی در مسیر احقاق حقوق زنان و تحقق عدالت در افغانستان پاگذاشت اما بعد از بیست سال تلاش این مسیر تا کجا رسید؟ درین گفتگو از عادله محسنی یکی از فعالین حقوق بشر که با استقامت و پشتکار زیاد در طرح و تدوین قوانین […]

بیست سال قبل با سرنگونی رژیم سابق طالبان در افغانستان ،زنانی زیادی در مسیر احقاق حقوق زنان و تحقق عدالت در افغانستان پاگذاشت اما بعد از بیست سال تلاش این مسیر تا کجا رسید؟ درین گفتگو از عادله محسنی یکی از فعالین حقوق بشر که با استقامت و پشتکار زیاد در طرح و تدوین قوانین و مقرره ها برای تحقق حقوق زنان نقش داشت، بخوانید.
سوال: بسیار تشکر خانم محسنی که برایم فرصت مصاحبه گذاشتید در ابتدا اگر خودتان را به مخاطبین خبرگزاری زنان افغانستان معرفی کنید؟
من عادله محسنی هستم متولد سال ۱۳۵۱ در شهر کابل، در زمان کودکی ام با حمله‌ی شوروی ها بر افغانستان با خانواده ام به ایران مهاجر شدم. در مشهد زندگی می‌کردم در همانجا مکتب خواندم ودر دانشگاه تبریز حقوق و علوم سیاسی فرا گرفتم و سپس با یک نهاد همکار با سازمان ملل به مدت سه سال کار کردم ودرسال ۲۰۰۲ پس به افغانستان برگشتم و جواز وکالت گرفتم و مستقیما وارد کار برای احقاق حقوق زنان شدم و وکیل مدافع در محاکم افغانستان بودم ودر کنار آن بر تدوین قوانین نیز نقش‌داشتم در سال ۲۰۰۴ قانون منع خشونت علیه زنان را تدوین کردیم که بعدا تصویب و تطبیق شد و درتدوین قوانین احوال شخصیه اهل تشیع، قرارداد ازدواج، قانون سرپرستی اطفال بی سرپرست نقش داشتم و قانون خانواده که قبل از تصویب متاسفانه ناکام شد.
من متاهل هستم و دو فرزند دارم و فعلا در لندن زندگی می‌کنم.
سوال:خانم محسنی از چالشهای دوران تعلیم خود بگویید در عصر شما اطفال مهاجر در ایران چگونه تحصیل می‌کردند؟
در عصر که ما در ایران درس می‌خواندیم تمام مهاجرین از فقر اقتصادی رنج می‌بردیم و اکثریت کودکان مهاجر بخاطر فقر از آموزش محروم شدند. و از سوی هم‌در عصر انقلاب ایران بود و یک مدتی کودکان مهاجر از تعلیم محروم شدند اما دوباره به آنان اجازه‌ی آموزش دادند و به سختی توانستم درس بخوانم وسپس در آزمون سراسری کانکور ازمیان چندین هزار نفر رتبه ۳۱۳ کانکور ایران را گرفتم و در دانشگاه تبریز کامیاب شدم درکنار این مسایل در عصر دانشجویی خود نیز با فشار‌افکار عمومی روبرو بودم در آن زمان دور شدن از خانواده و تحصیل در یک‌شهر دیگر برای دختران یک‌ تابو بود.
و من با حمایت مادرم توانستم این تابو را بشکنم به دور از خانواده ودرشهر دیگر تحصیل کردم.
با دیدن رنج های مادرم و خواهرانم که همواره قربانی خشونت های خانوادگی بودند تصمیم گرفتم برای زنان کار کنم و برای همین وقتی به افغانستان برگشتم مدرک وکالت گرفتم و به عنوان وکیل مدافع در محاکم کشور کارمی‌کردم ودر تدوین قوانین نیز مستقیما نقش داشتم.
زمانی که برای حقوق زنان کار می‌کردم رنج های که زنان از رخنه‌گاه دین می‌خورد بسیار برایم زجر آور بود دینی را که زنان دوست داشت ودرقلب خود نگهمیداشت و عبادت می‌کرد اما از رخنه‌گاه آن درحق زنان بی عدالتی می‌شد. ازینرو سعی کردیم برای احقاق حقوق زنان از دید اسلام و کنوانسیون های حقوق بشری قوانینی وضع شود که زنان به همه حقوق و امتیازات و عدالت دسترسی داشته باشند.
سوال: درمورد عدالت و حقوق زنان گفتید درین مورد از چه کسی الگو برداری می‌کردید ودرضمن تاکنون شکست خورده اید؟
من از کودکی همیشه به زندگی اندرا گاندی فکر می‌کردم که وی چگونه زندگی می‌کرد و چگونه در دل ملیون ها انسان جا گرفت. در تمام عرصه های زندگیم صبوری، استقامت و پشتکار را از او الگو برداری کردم گرچند به شخصیت او نرسیدم اما هنوزهم مسیر اورا برای تحقق عدالت و احقاق حقوق زنان در کشورم دنبال می‌کنم.
بله! من شکست های زیادی را تجربه کردم در سال ۲۰۰۴ زمانی که کاندید پارلمان بودم با رای زیادی که گرفته بودم در حقم حق تلفی شد با خیانت کسانی که در شمارش آرا بودند از طرف یکتعداد اشخاص که در بدل پول کاندیدان پارلمان را برنده اعلام می‌کردند برای من هم تماس گرفتند که یک‌مقدار پول بدهم تا در پارلمان راه پیدا کنم اما من پول پرداخت نکردم واین باعث شد با وجود رای زیاد ناکام شوم واین یک‌تجربه‌ی شکست بود. بار دیگر در وزارت امور زنان کاندید شده بودم و قرار بود به پارلمان کشور معرفی شوم تا رای اعتماد بگیرم اما متاسفانه در روزی که باید به پارلمان برای رای تایید می‌رفتم شخصی دیگری به عنوان کاندید وزارت امور زنان معرفی شد این را نیز برای خودم یک‌تجربه ی شکست میدانم گرچند براساس زدو بند های سیاسی، تعصبات قومی موفق نشدم برای رای اعتماد به پارلمان بروم اما کاندید مدنظر آنها نیز رای اعتماد نگرفتند اما آنهایی که همیشه داد از حقوق بشر می‌زدند، حق زنانی زیادی چون من را تلف‌کردند. همه‌ی این ها و حق تلفی های که در حق ما زنان انجام می‌شود باعث شد برای کارهای مهمتر و اساسی تری در حوزه‌ی زنان کمر همت ببندم.
در زمانی که من یک دختر مستقل و مجرد بودم هم بخاطر فشار های افکار عامه باعث شد که کمتر پیشرفت کنم که این را نیز برای خودم یک تجربه‌ی شکست می‌دانم. اما ازینکه امروز توانستم از حق آموزش و حق کار خود استفاده کنم و مستقل باشم خوشحالم برای خودم یک شخص موفقی هستم زیرا زنان و دخترانی زیادی مثل من بودند که می‌توانستند برای گرفتن حق شان تلاش کنند اما تسلیم سنت های ناپسند جامعه شدند و نتوانستند کوچکترین حرکتی برای تامین حقوق شان انجام بدهند.
اما موفق ترین کارهای من، نقش من در مسوده های قانون برای احقاق حقوق زنان بود ودر قانون خانواده و قانون ازدواج در کمپاین ها و گفتگوهای تلویزیونی صحبت می‌کردم.و برای مردم آگاهی می‌دادم. اما متاسفانه این مسیر با آمدن طالبان در افغانستان متوقف شده است و تمام تلاشها برای احقاق حقوق زنان هم نقش بر آب شد اما اکنون زنان کشورم با یک فصل جدید از مبارزات برای حقوق شان روبرو اند و من امیدوارم که بار دیگر زنان افغانستان پیروز این میدان باشد.
سوال: از آمدن طالبان در افغانستان چقدر متاثر شده اید؟
فعالیت های حقوق بشری من مستقیما روی مسوده های قانون بود و برای تدوین آن به متون اسلامی و قرآن مراجعه می‌کردیم ودر قانون خانواده و قراردادهای ازدواج از نظر اسلامی وقتی در کمپاین ها و مصاحبه های رسانه‌ای صحبت می‌کردم ، افراطگرایان دینی و بخصوص طالبان مخالف آن بود .
ازینرو قبل از تصرف افغانستان بدست طالبان، زندگی من از سوی آنها تهدید شد و من متاثر شده بودم. در زمانی که من برای قانون خانواده و قرارداد ازدواج کمپاین می‌کردم از سوی طالبان تهدید به مرگ شدم. ودر سال ۲۰۱۲ افغانستان را ترک‌کردم در سال ۲۰۱۴پس به افغانستان برگشتم اما متاسفانه زمینه‌ی زندگی آرام نبود وبه خاطر مسایل امنیتی دوباره در سال ۲۰۱۵ افغانستان را ترک کردم و در کشور انگلیس پناهنده شدم.
من همچنان در انتظار صلح و امنیت در افغانستان بودم تا پس به کشورم بیایم اما متاسفانه طالبان کشور را تصرف کرد.
سوال: بررسی شما اکنون از وضعیت زنان تحت سلطه‌ی طالبان چیست و آیا طالبان بر حق مشارکت، کار و تحصیل زنان ، تن خواهد داد؟
اول اینکه من طالبان را به عنوان یک حکومت نمی‌دانم و حتی به آنها نمیشود امارت اسلامی گفت. آنها یک گروه تروریستی اند که برای غارت کردن افغانستان آمده اند و برای زنان و دختران و حتی شیوه ی حکومتداری شان برنامه‌ای ندارند آنها فقط در فکر غارت و کشتن انسان ها در کشور استند. من مطمئن هستم که هیچ‌وقت به رسمیت شناخته نخواهند شد نه از سوی مردم و نه از سوی کشورهای بیرونی، این را همه‌ی ما میدانیم که طالبان رفتنی است اما روسیاهی اش به خائنین و طرفداران طالب خواهد ماند.
زنان افغانستان اکنون تحتوسلطه‌ی طالبان در سخت ترین‌شرایط ممکن قرار دارند از فقر و بیکاری گرفته تا ازدواج های اجباری و زیر سن.
دروازه های مکاتب به روی دختران بسته است زنان حق کار ندارند حق انتخاب پوشش ندارند. درمجموع تمام افغانستان را خطد گرسنگی تهدید می‌کند.
سوال: اکنون بزرگترین آرزوی شما چیست و برای زنان افغانستان پیامی دارید؟
من بزرگترین آرزویم صلح و آرامش در افغانستان است که تمام اقشار و مردم ما زندگی بدون ترس و دغدغه داشته باشند و به ملت افغانستان پیام دارم اینکه بیدار باشند امروز یا فردا طالبان رفتنی است بیش ازین نگذارند که زنان و کودکان و افراد ملکی را به رگبار ببندند مردم افغانستان بیش ازین تحمل اینهمه قتل و خشونت را ندارند.
خانم‌محسنی از حضور شما در گفتگو با خبرگزاری زنان افغانستان تشکر می‌کنم.!

تهیه کننده: لطیفه سادات موسوی