مسعوده کوهستانی: برای معامله نشدن حقوق زنان، تضمین بین المللی میخواهیم
مسعوده کوهستانی: برای معامله نشدن حقوق زنان، تضمین بین المللی میخواهیم

مسعوده کوهستانی فعال مدنی و مدافع حقوق زن که سابقه طولانی در راستای تحقیق در حوزه زنان و افغانستان دارد، شاید بتوان او را به عنوان یکی از زنانی معرفی کرد که با تجربه کاری خود در بخش زنان به بسیاری از مشکلات عمیق و جدی زنان در نقاط مختلف کشور پی برده است. در […]

مسعوده کوهستانی فعال مدنی و مدافع حقوق زن که سابقه طولانی در راستای تحقیق در حوزه زنان و افغانستان دارد، شاید بتوان او را به عنوان یکی از زنانی معرفی کرد که با تجربه کاری خود در بخش زنان به بسیاری از مشکلات عمیق و جدی زنان در نقاط مختلف کشور پی برده است. در این هفته گفتگویی را با خانم کوهستانی ترتیب داده ایم تا با این چهره بهتر معرفی شوید.
 در ابتدا خود را برای ما معرفی کنید. مسعوده کوهستانی کیست و تا حال چه فعالیت هایی را انجام داده است؟
مسعوده کوهستانی هستم بیشتر از ۱۸ سال است که در بخش تحقیق و دغدغه های اجتماعی و بیشتر از ۸ سال است در رابطه با موضوعات خانمها، موضوعات اجتماعی و سیاسی شان مقاله می نویسم و هم چنان بیشتر از ۶ سال است که در گروه های مختلف دادخواهی حقوق زنان و موقف زنان در اجتماع و حکومت یا نهادهای ملی و بین المللی دادخواهی می کنم.
 در طول سالهایی که به عنوان مدافع حقوق زن کار کرده اید، وضعیت زنان را چگونه ارزیابی می کنید؟
از یک نگاه وضعیت زنان را مثبت می دانم چرا که زنان تلاش کردند، تحصیل کردند و این تلاش خودشان بود و این را هم چشم پوشی کرده نمی توانیم که در عرصه جامعه بین المللی در سه دهه اخیر این تلاش های خود زنان بوده که توانست راه ها را برایشان باز بسازد تا تحصیل کنند. ما با دادخواهی هایی که برای زنان کردیم توانستیم تا از طریق نهادها موقفی را برای خانمها ایجاد کنیم تا بتوانند کار کنند. مثلا شورای عالی صلح که حالا به وزارت صلح تبدیل شده فقط یک خانم آنجا کار می کرد، اما با دادخواهی های ما حالا چندین خانم در آنجا کار می کنند. دستاوردهای دیگری که ما از طریق دادخواهی هایمان به دست آوردیم، تعیین معاونین ولایات است که باید از میان خانمها انتخاب شود و به همین ترتیب در شاروالی ها و در این روزها تلاش بر اینست که خانمها بتوانند در ولسوالی ها هم بتوانند به حیث ولسوال کار کنند و همین طور در بعضی نهادهای دیگر زمینه تحصیل برایشان مساعد شد تا بتوانند تحصیل بهتر نمایند و در این اواخر تلاش بر اینست که خانمها بتوانند حضور پررنگ خود را در روند و مذاکرات صلح داشته باشند.
 چه تفاوت هایی بین دادخواهی برای زنان شهری و زنان مناطق دوردست وجود دارد؟
قسمی که قبلا گفتیم به کمک نهادهای بین المللی که برنامه های انکشافی خود را داشتند و تطبیق کردند روستاها و یا شهرهای افغانستان،‌ منتها تفاوت در این است که مردمی که در روستا زندگی می کنند نسبت به مردمی که در شهرها زندگی می کنند خیلی پایبند به رسوم و عنعنات ناپسندی که در وجود دارد هستند خیلی کم درخشیدند و نمی توان از آن هم چشم پوشی کرد و می توان گفت به یک اندازه درخشیده اند. مثلا یک موضوعی که بسیار جدی ای که در افغانستان است و فعلا هم وجود دارد و خودم نیز در ولایاتی که سفر داشتم و در بسیاری از خانواده ها مشاهده کردم اینست که مثلا موضوع ازدواج در هر سنی بسیار یک مسأله تحمیلی بود و خصوصا بالای دخترخانمها، اما حالا دخترخانم ها خودشان می دانند که باید خودشان تصمیم بگیرند و زمانی که برای شان خواستگار می آید، می توانند به راحتی بگویند که این را نمی خواهم. در سال ۲۰۰۸ که در یکی از ولسوالی های دور به نام صیاد حتی دختران ۱۵ ساله را دیده بودم که ازدواج کرده بودند اما وقتی در سال ۲۰۱۷ آنجا رفتم دیدم که دختران به سن ۲۰ رسیده اند و به مکتب می روند. این نشان می دهد که آگاهی دهی ها و ظرفیت سازی ها بسیار تأثیرگذار بوده است. تفاوت بسیار کلی در سطح زندگی دختران به وجود آمده بود اما باز هم مردم بسیار پایبند رسوم و عنعنات خود هستند.
 تجربیات شما بیشتر کدام موانع را بر سر راه دستیابی زنان به حقوق شان مشاهده کرده است؟
تجربه ای که من کردم به خصوص در قسمت تعلیم و تربیه بیشتر دخترخانم ها توانسته اند که دسترسی خوب تر داشته باشند. به همه دختران و زنان افغانستان معلوم است که زمانی که دختران توانایی مالی نداشته باشند نمی توانند که حتی لیسانس خود را پیش ببرند، مثلا در سفری که به بامیان داشتم دخترانی را دیدم که تا صنف دوازدهم به تشویق خانواده پیش رفته بودند زمانی که امتحان کانکور دادند و نتوانستند به دانشگاه های دولتی راه پیدا کنند در کنار اینکه برادرشان می باشد و آنها را در کنار خانواده حمایت می کنند اما بعضی از دخترخانم ها همین حمایت را نداشتند و مجبور بودند تا در کنار تحصیل کار کنند تا بتوانند مصارف تحصیل خود را پیدا کنند و بتوانند پیش بروند و بسیاری از دختران دیگر وجود داشتند که به دلیل عدم توانمندی اقتصادی موفق به پیشبرد تحصیلات نشدند و ترک تحصیل کردند.
 شما وضعیت هماهنگی بین شورای عالی مصالحه ملی و دولت را در رابطه با حفظ حقوق زنان بر سر میز مذاکرات صلح چگونه ارزیابی می کنید؟
چیزی که عیان است حاجت به بیان نیست، ولی باز هم باید حقیقت ها گفته شود و انکار نشود. وقتی ما از شورای عالی مصالحه ملی صحبت می کنیم شورای عالی مصالحه نیز جزیی از دولت است اما این قابل انکار نیست که بین هر رؤسای دولت و شورای عالی مصالحه مخالفت ها وجود دارد و اینها بین خود اختلاف دارند. مگر از دید سیاسی اگر ببینیم رئیس شورای عالی مصالحه بارها و بارها از دیدگاه نرم کار گرفته تا اغتشاشات به سمت وضعیت متفاوت و بهتر پیش برود. در قسمت اشتراک زنان باید گفت به جز چهار خانمی که از طریق احزاب شان به شورای مصالحه معرفی شده بودند دیگر هیچ خانمی نه از طریق شورای عالی مصالحه، نه از طریق دولت و یا نهادهای دیگر معرفی نشده بود. یعنی نیاز به این است که شورای مصالحه بتواند خانمها را تشویق نموده و زمینه را برایشان مساعد کند که خانمها در رأس مذاکرات قرار بگیرند.
 شما به عنوان مدافع حقوق زنان موضع طالبان را در میز مذاکرات صلح به عنوان مذاکره کننده می بینید؟
نخیر طالبان اصلا افرادی نیستند که برای مذاکره آنجا حضور داشته باشند، آنها فقط برای به دست آوردن اهداف شخصی شان و برای قدرت طلبی وارد مذاکرات شده اند. برای همه واضح است که طالبان بدون قدرت طلبی، هیچ راهکار دیگری ندارند. اگر راهکار دیگری می داشتند هیچ گاهی بهانه جویی نمی کردند و باعث ضیاع وقت نمی شدند. آنها بیشتر بر این باور هستند که ما ابرقدرت جهان را شکست داده ایم و حالا مردم پیش ما آمده اند. آنها همیشه فقط خواست های خود را مطرح می کنند که زندانیان ما را آزاد کنید و یا هم خواست های دیگر خود را مطرح می کنند هیچ گاهی آنها تعهد نکرده اند و یا کدام پیام صلحی برای مردم نداشته اند جز اینکه همیشه به وحشت خود ادامه داده اند و قدرت نمایی کرده اند مردم را از خود رنجانده اند.
 برای برون رفت از خطر معامله حقوق زنان در روند گفتگوهای صلح چه راه حلی را پیشنهاد می کنید؟
هر چند که پیشنهادات ما با کاری که قدرت ها می کنند و تصمیمی که آنها می گیرند، تفاوت دارد و پیشنهادات و راه حل های ما جایی را نمی گیرد اما باز هم به دلیل اینکه ما خاموش ننشسته باشیم و خانمها جایگاه خود را داشته باشند و حقوق زنان قربانی این صلح نشود، باید ما تضمین بین المللی از طالبان بخواهیم که یک تضمین وجود داشته باشد چرا که آنها هیچ گاهی تعهد به هیچ حرف خود نداشته و هیچ عمل مثبتی هم در این راستا نداشته اند.