الهامی برای تقلید گرایی منفی دراین مرز وبوم
الهامی برای تقلید گرایی منفی دراین مرز وبوم

رسانه ها در جوامع به عنوان نمادی روشن از حق آزادی بیان و قدرت دموکراسی شناخته می شوند و نقش بسیار بارزی در شکل گیری و بسترسازی برای رشد و ترقی فرهنگ و تمدن را در جوامع بازی می کنند. به همین دلیل نیز می توان رسانه را یکی از قدرتمندترین و مهم ترین ارکان […]

رسانه ها در جوامع به عنوان نمادی روشن از حق آزادی بیان و قدرت دموکراسی شناخته می شوند و نقش بسیار بارزی در شکل گیری و بسترسازی برای رشد و ترقی فرهنگ و تمدن را در جوامع بازی می کنند. به همین دلیل نیز می توان رسانه را یکی از قدرتمندترین و مهم ترین ارکان دموکراسی در یک جامعه برشمرد. نقش کلیدی رسانه در تولید فرهنگ و تمدن در سطح جامعه به گونه ای است که هر آن چیزی که در رسانه به نمایش گذاشته می شود با توجه به قدرت درک و تعقل افراد، الگوهای رفتاری جامعه را شکل داده و مسیر آینده آن را مشخص می سازد؛ لذا دقت در تولید محتویات و انتخاب برنامه های قابل نشر در تلویزون ها می تواند از انحرافات اجتماعی که یکی از پیامدهای منفی نشرات رسانه هاست جلوگیری به عمل آورد.

متأسفانه افغانستان با تجربه چند دهه جنگ های خانمان سوز، همه ارزش های اجتماعی و بشری خود را از دست داد و در جریان سالهای جنگ بسیاری از ریشه های فرهنگی و تاریخی کشور از بین رفت. بعد از ختم این دوره رکود فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در کشور و با به میان آمدن نظام جمهوری اسلامی، مردم دوباره به زندگی برگشت نموده و امید به ادامه زندگی در کشور در وجودشان شکل گرفت. با شکل گیری نظام جدید دموکراسی در کشور زمینه های فعالیت زیادی در کشور شکل گرفت و در این میان رسانه ها بخش مهمی از پیشرفت فرهنگی و اجتماعی را بر دوش کشید؛ اما عدم نظارت درست از کارکرد رسانه ها در محتوای تولیدی و نشراتی شان سبب شد تا جامعه افغانی، جلوه ای تازه از ترکیب فرهنگ ها، رسوم و عنعنات کشورهای دیگر را در افغانستان شکل داده و چهره جدیدی از مشکلات و چالش ها را برای جامعه ما به وجود بیاورد که دراین میان نقش وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز در ایجاد چنین وضعیت کمرنگ نبوده است.

ایجاد فضای رقابتی شدید در میان رسانه ها و نداشتن ابتکار در تولید محتویات و عدم دسترسی به امکانات خوب برای تولید برنامه های بهتر و عدم سرمایه گذاری خوب و با کیفیت در تولید برنامه های نشراتی رسانه ها، زمینه را برای ورود برنامه و سریال های تولیدی کشورهای دیگر به درون فضای رسانه ای افغانستان مساعد ساخته و افراد جامعه را به نایبان ترویج کننده فرهنگ کشورهای دیگر در درون جامعه افغانستان تبدیل کرد.

در کشاکش بازارهای رقابتی بین رسانه ها و ترویج فرهنگ های مختلف در کشور، زمینه ایجاد سوتفاهمات و برداشت ها از حقوق و آزادی های زنان و پیامدهای مبارزات شان در جامعه به وجود آمد و از این نگاه برخی زنان را از حقوق اولیه شان محروم ساخت. اگر کارکرد رسانه ها را از نگاه جامعه زنان مورد بررسی قرار دهیم، متوجه بسیاری از تخلفات اجتماعی می شویم که با نشر برنامه های مخالف با سنت های ارزشی در کشور زمینه بروز وضعیت های نابهنجار را در جامعه افزایش می دهد.

نشر و پخش برخی از برنامه های تلویزیونی و سریال های مبتذل هندی و ترکی در رسانه های افغانستان، زندگی زنان را از لحاظ اجتماعی، فرهنگی و شخصی متأثر ساخته و بر منافع و حقوق شان تأثیرات منفی را گذاشته است. هر چند زنان نیمی از پیکر جامعه را تشکیل میدهند اما پیش از این نگاه به زنان در جامعه، نگاه به یک شئی و جنس دوم بوده است. امروز که جامعه به سمت ترقی و پیشرفت گام برمی دارد و تلاش حکومت و نهادهای دولتی و خصوصی بر آوردن زنان از حاشیه به متن جامعه است؛ اقتضا بر اینست که رسانه ها با این روند همکار بوده و به نظم آموزشی، فرهنگی و اجتماعی خانواده و جامعه صدمه وارد نکنند.

رشد فزاینده سریال های ترکی در رسانه ها و جذابیت های چهره بازیگران و ممثلان آفریننده نقش ها توانسته تا توجه زیادی از مردم را به سمت این برنامه ها جلب نموده و مخاطبین رسانه ها را افزایش دهد؛ اما در این میان چیزی که از پرده واقعیت دور می ماند عدم هماهنگی محتویات این سریال ها با فرهنگ جامعه افغانی است؛ زرق و برق پوشش، آزادی بیش از حد فرزندان در خانواده، به نمایش گذاشتن صحنه های عاشقی و عاطفی بین جوانان، جذابیت های جنسی و برقراری روابط عاطفی و احساسی آزادانه میان مردان و زنان متاهل دختر و پسرهای جوان و یا بر عکس آن روابط پسران جوان با زنان متاهل و یا رابطه زنان با مردان متاهل، همه و همه با ارزش های جامعه افغانی در تضاد قرار داشته و با ترویج توسط شبکه های تلویزیونی خواسته یا نخواسته زندگی افراد مختلف جامعه را تحت تأثیر خود قرار می دهد. در جامعه سنتی که سالهای دراز تجربه جنگ و ویرانی های زیاد را با خود داشته و زمینه رشد و ارتقای سطح فکر، اندیشه و مطالعه در آن کم بوده، بر اثر برداشت های نادرست از ابعاد منفی ای که این سریال ها از خود بر جای می گذارند، سلامت روح و روان افراد جامعه خدشه دار شده و سلامت جامعه را تهدید می کند.

یک سریال ترکی تحت عنوان ״مردها را قول نیست״ از شبکه تلویزیونی یک نشر می شود که می تواند به دلیل عدم اقتضای فرهنگی با جامعه ما، پیامدهای ناگواری را می تواند در پی داشته باشد. در این سریال مرد خانواده، با وجود داشتن سه دختر از زندگی مشترکش راضی نبوده و در پی راضی کردن نامزد سابق خود برای شروع زندگی جدید است و دختران این سریال در پی راضی کردن پدر برای داشتن روابط عاشقی با پسرهایی که انتخاب کرده اند؛ نشر چنین داستان ها و سریالها در رسانه ها باعث ترویج چنین روابط در زندگی جوانان و خانواده ها شده و زندگی دختران و زنان جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. جوانان با دیدن چنین سریال ها، کرکترهای فلم، نحوه زندگی و پوشش آنها را الگو قرار داده و خواهان آزادی در روابط و همانند سازی خود با آنان شده و محیط امن خانواده و اجتماعی را با اخلال روبرو نموده و شیرازه های محکم زندگی خانوادگی را از هم می پاشند. با نگاهی به وضعیت درونی جامعه فعلی می توان الهام گیری از شخصیت های فیلم و سریال ها را به خوبی در زندگی شخصی و اجتماعی افراد جامعه مشاهده نماییم؛ رفته رفته این وضعیت می تواند اوضاع زندگی جوانان را با خطرات جدی تری روبرو نماید.

رسانه ها باید در کنار مسایل رقابتی که بین خود دارند واقعیت ها و عینیت های جامعه را نیز مدنظر قرار داده و پا را از ارزش های فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی فراتر نگذارند و از این طریق تیشه بر ریشه جامعه نشوند.