زن مورد خشونت هیچ آدم‌نمای قرار نگیرد
زن مورد خشونت هیچ آدم‌نمای قرار نگیرد

شمیل عشرتی بنت صفی الله در اول حوت ۱۳۷۳ در دهکده‌ی عشرت خان مرکز ولایت غزنه به دنیا آمد وی در ایام کودکی‌اش همراه با خانواده‌اش در اثر جنگ های داخلی روانه‌ی کابل شدند دوره مکتب را در لیسه عالی ابولقاسم فردوسی به تمام رسانید. و سپس بنابر علاقه‌اش موفق گردید تا سند لیسانس را […]

شمیل عشرتی بنت صفی الله در اول حوت ۱۳۷۳ در دهکده‌ی عشرت خان مرکز ولایت غزنه به دنیا آمد وی در ایام کودکی‌اش همراه با خانواده‌اش در اثر جنگ های داخلی روانه‌ی کابل شدند دوره مکتب را در لیسه عالی ابولقاسم فردوسی به تمام رسانید. و سپس بنابر علاقه‌اش موفق گردید تا سند لیسانس را در رشته حقوق،علوم سیاسی در سال ۱۳۹۶ دریافت کند

که بعد از دریافت سند لیسانس شامل پروژه پروموت گردید و به مدت یک‌سال در برنامه های زنان در حکومت و زنان در رهبری در بخش های اداره، مدیریت، منجمنت، و رهبری را در دانشگاه کابل، مورا آموزش دید

در سال ۲۰۱٨ بعد از ختم صنف رهبری با اعضای تیم‌اش که شامل بانوان بود برنامه دو روزه‌ را تحت عنوان “دیوار ها سخن می‌گوید” را در شهر کابل به راه انداختند. و در مورد صلح، محیط‌زیست، و حمایت از سربازان کشور شعارها، و نقاشی های را روی دیوار رنگ،نقش کردند. که این از سوی مردم، رسانه‌ها مورد تقدیر، تشویق قرار گرفت

شمیل عشرتی بیشتر اوقات مصروف تحقیق، نویسنده‌گی، شعر سرایی می‌باشد

تا اکنون دو تحقیق در مورد طلاق و عوامل اجتماعی‌آن ، عوامل فرار زنان از منزل چند مقاله تحت عنوان  خشونت، اتحاد، وطن، و ظالم نه‌باشید نوشته‌اند.

و از دوسال بدین‌سو اشعار زیادی که شامل غزل ، اشعار سپید ، دوبیتی، است سروده‌اند که بیشترین موضوع این اشعار در رابطه به وطن ، زن، اجتماع می‌باشد که قرار است در این روزها اولین مجموعه شعری شان نیز چاپ،نشر شود

شمیل عشرتی می گوید

تک آرزوی دل این‌ است که صلح‌واقعی برقرار شود که دیگر بهانه جان‌گیر از مردم سرزمینم نه باشد، زن مورد خشونت هیچ آدم‌نمای قرار نگیرد،

“تا به‌کی”؟

قصه‌ای هر صُبح رفتن و مُردن است

جَسد گُل را آرام به خاک سپردن است

مگر مُـرده‌ست این نوای ما در گلو؟

تا می‌بینی سَر است و خَنجَر زدن است

هرکی آمد وعده‌ای ‌داد در این غم‌زده

که کارشان در حد چند واژه‌ گفتن است

جاسوس رهزن را نه‌شناخته‌ایم هنوز

که به ظاهر آدم و دنبال چاه‌کندن است

صاحب‌ِ مقام و کلید به‌دست ها فراوان

پس برما ظالم “تا به‌کی” این دشمن است

مگر خوابـیده‌ست مـردان‌ دلـیر این‌جا؟

که انـدوه فـراوان میان‌ این گُلشن است

از قدیم‌ گفته‌اند اسم‌ دیگرش مادر است

این‌ عزیز که مـا را خانه و هم‌ میهن است

 

[review]