طنز انتقادی”ف”
طنز انتقادی”ف”

در تشکیلات جوامع مدرن، از رسانه به عنوان ستون چهارم دموکراسی یاد می کنند و قدرت خلق ایده و همراه کردن افکار عمومی را یکی از ویژگی های اساسی رسانه ها می دانند؛ لذا نقش رسانه ها را در پیشرفت جوامع انسانی نمی توان نادیده گرفت. با به میان آمدن دموکراسی و رسمیت یافتن آزادی […]

در تشکیلات جوامع مدرن، از رسانه به عنوان ستون چهارم دموکراسی یاد می کنند و قدرت خلق ایده و همراه کردن افکار عمومی را یکی از ویژگی های اساسی رسانه ها می دانند؛ لذا نقش رسانه ها را در پیشرفت جوامع انسانی نمی توان نادیده گرفت. با به میان آمدن دموکراسی و رسمیت یافتن آزادی بیان، زمینه ها برای ایجاد فضای بهتر برای رشد و توسعه بیشتر جوامع انسانی مهیا شد؛ چرا که با رایج شدن آزادی بیان و تولید برنامه های متنوع برای روشن گری و آگاهی عامه، میزان دسترسی افراد جامعه از وضعیت و شرایط جامعه بیشتر شد. چیزی که در این میان اهمیت پیدا می کند اینست که رسانه با چه انگیزه و هدفی دست به محتوای تولیدی برنامه های خود بزند و نقش خود را در رسالت آگاهی دهی اجتماعی چگونه در معرض نمایش بگذارد تا بتواند هم مخاطبان خود را داشته باشد و هم رسالت خویش را به درستی انجام دهد.

یکی از برنامه هایی که امروزه در تلویزیون ها طرفداران خود را پیدا نموده، برنامه های طنز است که به هدف رفع و دفع پریشانی های روانی مردم و برای خنداندن مردم از آن استفاده می شود. ابتکاری که در تلویزیون آرزو در این مورد دیده می شود؛ تولید یک برنامه انتقادی طنزگونه تحت عنوان ״ف״ است که گردانندگی آن را یک خانم برعهده دارد و تمام حوادث اجتماعی و سیاسی ای که در جریان یک هفته در کشور اتفاق افتاده را در قالب طنز بازگو کرده و نقدهای طنزگونه خود را در مقابل این اتفاقات بیان می کند. تاکنون در رسانه های افغانستان دیده نشده بود که یک خانم به گردانندگی چنین برنامه ای روی بیاورد. شاید بتوان این برنامه و جسارت این خانم را یکی از گونه های نادر در رسانه های کشور نامید؛ هم تولید طنز، هم برنامه انتقادی و هم جرأت و جسارت یک خانم در پیشبرد چنین برنامه از موارد نادر در تولید یک برنامه در افغانستان است.

یکی از مشکلاتی که جامعه افغانستان از آن رنج می برد مسأله عادی شدن رنج و مشقت افراد جامعه و بی تفاوتی مسئولین نسبت به وضعیت جاری کشور است، شنیدن مکرر اخبار ناگوار از وضعیت کشور برای بسیاری از افغان ها عادی شده و دیگر کسی از شنیدنش تکان نمی خورد، حتی شاید بتوان گفت که هر خبری که از طریق رسانه ها نشر می شود، به دلیل حجم زیاد شنیدن اخبار این چنینی و سطح بلند بی توجهی مسئولین دیگر اهمیت خود را برای مردم از دست داده است. مردم از اعتراض کردن و ناشنیده شدن خسته شده اند و چون گوش شنوایی برای شنیدن اعتراضات شان نیافته اند سکوت را به عنوان آخرین راه انتخاب نموده اند.

این برنامه با توجه نمودن به اخبار روز جامعه کشور و نشر صحبت های مسئولین نسبت به اتفاقات رخ داده در کشور و جهت گیری های درست و یا نادرست شان، و بیان وظایف مسئولین در قالب طنز، مسیر خوبی را در یادآوری مسئولیت های فردی و وجدانی مسئولین نسبت به وظایف شان انتخاب کرده است و پیشبرد این برنامه توسط یک زن، نقطه روشن دیگری است که برابری و توانایی زنان را در انجام مسئولیت شان به نمایش می گذارد. شاید بتوان به این باور دست یافت که برای نقد و انتقاد طنزگونه نیازی به تفکیک جنسیت نیست و زنان نیز می توانند نقش های این چنینی را به خوبی ادا نمایند.

جامعه زنان این برنامه را نقطه روشن برای جهت دادن به دیگر زنان در تولید برنامه های تلویزیونی دانسته و تفکیک جنسیتی را در اجرای برنامه های تولیدی رسانه ها قابل نکوهش می داند. برنامه های انتقادی طنزگونه می تواند دریچه روشنی برای آوردن اصلاحات در جامعه باشد و خوبست که زنان نیز در آن نقش موثر داشته باشند.