خبرگزاری زنان افغان: امروز یکشنبه ۱۴ عقرب، حوالی ساعت یک پس از ظهر، در حالیکه وضعیت صحیام خوب نبود، آرام آرام رفتم بسوی “تپهی وزیر اکبر خان” مکانیکه روزگاری صدها نفر از زنان، کودکان و مردان به تماشای شهر کابل میرفتند و از آنجا چهرهی کابل را تماشا میکردند. من هرچند نمیدانستم که پس از […]
خبرگزاری زنان افغان: امروز یکشنبه ۱۴ عقرب، حوالی ساعت یک پس از ظهر، در حالیکه وضعیت صحیام خوب نبود، آرام آرام رفتم بسوی “تپهی وزیر اکبر خان” مکانیکه روزگاری صدها نفر از زنان، کودکان و مردان به تماشای شهر کابل میرفتند و از آنجا چهرهی کابل را تماشا میکردند.
من هرچند نمیدانستم که پس از تسلط طالبان آیا زنان میتوانند به آنجا بروند یا خیر؟ با آنهم به راه رفتن ادامه دادم، زمانی که در کوه پایههای تپه وزیر اکبر خان رسیدم، هر طرف نگاهی انداختم، تنها نظامیان طالبان را دیدم که در گشت و گزار بودند، آنجا نه نشانهی از زنان بود و نه هم از کودکانی که پیش از این به بازیهای گونهگون مشغول بودند. نا گزیر شدم لحظاتی به بالای تپهی توقف کردم و در گوشهی نشستم، در آنجا گورستانی است که هزاران زن و مرد را در آنجا دفن شده اند.
ناگهان چشمم بسوی اندک مردانی خیره شد که غبار اندوه و غم چهرههای شانرا پوشیده بودند و در شانههای خود تابوتی را بسوی گورستان انتقال میدادند.
منم چشمم را به این تابوت اندوختم و احساس میکردم غبار غم و افسردگی آهسته آهسته بسوی منم نزدیک میشود.
تا اینکه این مردان نزدیکتر آمدند و تابوت را پایین آوردند و یک جسد را از میان تابوت بیرون کردند.
در آنجا نه صدای بود، نه گریهی و نه هم کسی فریاد میزد، همه در سکوت بودند و حتی صحبتی هم نبود. خیلی متعجب شدم کمی نزدیک رفتم تا ببینم این فرد چی کسی است که اندک کسانی آمدهاند تا این جسد را آرام و در سکوت مطلق دفن میکنند.
ناگهان متوجه شدم دختری است که در میان لایههای کفن پیچیده شده و قرار است پس از لحظات خروارهای خاک را بسرش بریزند.
خیلی بیتاب شدم و سرانجام پرسیدم، این جسد متلعق به کی است و علت جان باختناش چیست؟.
مردی نزدیک آمد با آنگه گلونش را بغض گرفته بود آهی کشید و گفت این دخترم “ثنا” است. ثنا میخواست داکتر شود، او صنف هفتم مکتب بود و پس از آنکه طالبان درهای مکتب را بستند، هر از گاهی میپرسید، پدر جان چه وقت مکتب باز میشه، ثنا به آروزی رفتن به مکتب و شب و روز را سپری میکرد.
اما ثنا رفت و دیگر بر نمیگردد تا بپرسد مکتب چه زمانی آغاز میشود، این مرد با درد فراوانی که احساس میشد سینهاش را پر کرده گریه میکرد و اشکهایش بروی زمین فرو میریخت. پس از لحظاتی شخصی دیگری پیش آمد و گفت، این دختر به دلیل ترس از تهدید و تحقیر چندی نظامیان طالبان که چرا به کورس آموزشی رفته است دست به خودکشی زده است.
رویداد خوکشی این دختر ۱۴ ساله، امروز یکشنبه، ۱۴ عقرب در ساحه چهارقلا از مربوطات حوزهی دهم شهر کابل رخ داده است.
به نقل از باشندگان شهر کابل، صدها دختر به علتهای گونهگون در دو سال حکومت طالبان دست به خودکشی زدهاند. بسته بودن مکاتب، ازدواجهای زودهنگام و اجباری، محدودیتها بر زنان و دختران و مشکلات اقتصادی از علتهای اینگونه رویدادها گفته میشود.