لاله ها لب های مجروح من اند
لاله ها لب های مجروح من اند

مهتاب ساحل متولد ۲۶ دلو (بهمن) ۱۳۶۹، در شهر کابل است. او کارشناسی خود را در رشته حقوق و کارشناسی ارشد خود را در رشته جزا و جرم شناسی گرفته است. مهتاب از سال ۱۳۹۰ به نوشتن شعر روی آورده و سه مجموعه شعر به نام های «لاله ها لب های مجروح من اند، سوره […]

مهتاب ساحل متولد ۲۶ دلو (بهمن) ۱۳۶۹، در شهر کابل است. او کارشناسی خود را در رشته حقوق و کارشناسی ارشد خود را در رشته جزا و جرم شناسی گرفته است. مهتاب از سال ۱۳۹۰ به نوشتن شعر روی آورده و سه مجموعه شعر به نام های «لاله ها لب های مجروح من اند، سوره گیسو و همزخم» دارد و منتخب اشعار رازق فانی را در افغانستان و ایران به چاپ رسانده است.

مهتاب ساحل در جشنواره های سراسری شعر و نقاشی “صلح و جشنواره زخم های جنگ” عضو هیأت داوران بخش شعر بوده است. مهتاب در طول فعالیت های ادبی و هنری خود جوایزی در کارنامه دارد که به این شرح می باشد؛

جایزه دوم جشنواره های هفتم و هشتم قند پارسی

جایزه جشنواره کلک زرین

جایزه جشنواره شعر معاصر افغانستان

تندیس شاعر جوان برازنده از جشنواره شعر و نقاشی صلح

جایزه شعر قهار عاصی نامزد جایزه شعر فجر ایران

نمونه ای از اشعار مهتاب ساحل:

ازین میهن که مانده عالم اشباح، می‌ترسم،

و از صلحی که واکرده دهن از چاه، می‌ترسم

شبیخون می‌خورد هر دم سپهداران بیداری

نمی‌ریزد کسی اشکی به‌ جز تمساح، می‌ترسم

شغالان بر سر گور سرافرازان «اتن» مست و

جدال جیفه دارد شیخ و شاهنشاه، می‌ترسم

صدای سنگسار و بوی مسلخ می‌رسد از راه

و من چون بره‌یی محکوم قربانگاه، می‌ترسم

یتیم از پدر سه روزه‌ام سرباز شد اما

به دشمن می‌فروشد سنگرش را شاه، می‌ترسم

تبرها تازه دم، کرده هوس ساق صنوبر را

نمانده بر لب خنیاگران جز «آه می‌ترسم»

شبیه دهقان پیر پینه ‌پیرهن دیدم

خزیده تکه قوغی زیر خرمنگاه، می‌ترسم

درین نابیشه‌‌ی شیر اخته‌ی شمشادکش، مانده

کلاه سلطنت بر کله‌ی روباه، می‌ترسم

ازین مردم که هر خونخوار را دیده به درباری

چپن برده برایش از کتان ماه، می‌ترسم

من از صلحی که می‌آید شبی از راه می‌ترسم

و از آینده‌ی این خلق ناآگاه می‌ترسم

مهتاب ساحل

[review]