گفت‌وگو آگاهانه و نقش آن در تغییرات اجتماعی!
گفت‌وگو آگاهانه و نقش آن در تغییرات اجتماعی!

شناخت انتقادی پیش‌شرط تغییرات اجتماعی است، اما این شناخت تنها از خواندن چند جلد کتاب حاصل نشده بل خواندن کتاب باید همراه با خوانش (به مفهوم خاص) جهان همراه باشد، به عبارت دیگر انسان در جهان و با جهان است که نسبت به خود و جهان شناخت انتقادی حاصل می‌کند. دانش با خوانش کتاب متولد […]

شناخت انتقادی پیش‌شرط تغییرات اجتماعی است، اما این شناخت تنها از خواندن چند جلد کتاب حاصل نشده بل خواندن کتاب باید همراه با خوانش (به مفهوم خاص) جهان همراه باشد، به عبارت دیگر انسان در جهان و با جهان است که نسبت به خود و جهان شناخت انتقادی حاصل می‌کند. دانش با خوانش کتاب متولد می‌شود اما از تجربه اجتماعی که همانا با گفت‌وگو حاصل می‌شود ، به مرحله رشد می‌رسد و زمینه شناخت اجتماعی را برای فرد فرد جامعه محیا می‌سازد و این‌جاست که نوبت به مرحله عمل می‌رسد و جامعه با تغییرات مثبت به مرحله شگوفایی می‌رسد. اما متأسفانه ما در بین یکی از این مراحل خود را گم می‌کنیم یا می‌اندیشیم بدون این‌که عمل کنیم (سکوت) و یا هم در پشت عمل‌های ما هیچ آگاهی و اندیشه‌یی نیست! چرا در جامعه ما به مبحث گفت‌وگو که کنشی‌ست در جهت آگاهی و دست یافتن به دانش دیگری، بی‌توجهی صورت می‌گیرد؟ بارها و بارها در گروه حرکت برای تغییر با این حرف بر خوردیم که گفت‌وگو شما برای تغییر چه کمکی کرده می‌تواند؟ این کار بی‌هوده است، شما دارید وقت‌تان را هدر می‌دهید، با حرف‌زدن به نتیجه‌یی نخواهید رسید! در حال‌که تعلیم و علم در ذات شان گفت‌وگویی هستند و اساس کار آموزش باید گفت‌وگو درباره واقعیت باشد. حالا بگذریم از آموزش که سال‌هاست دانش‌آموزان بی‌سواد پرورانده است و نتیجه‌اش نسلی چون ما هستیم که حتی از حقوق خود آگاهی کامل نداریم! سه چیز پایدار نماند: مال بی‌تجارت، علم بدون گفت‌وگو و ملک بی‌سیاست .(سعدی شیرازی ـ گلستان) از کسانی که باور دارند گفت‌وگو ارزش و اهمیتی برای ایجاد تغییر ندارد؛ این سوال را دارم: پس چگونه باید به آگاهی و شناخت جمعی دست یافت؟ اگر خواهان تغییر اجتماعی هستیم باید جامعه خود را بشناسیم و اگر می‌خواهیم جامعه را بشناسیم باید به قدرت گفت‌وگو بین اعضا باور داشته باشیم. با گفت‌وگو می‌توان به دانش دیگری دست یافت و از هم‌دیگر آموخت، نقاط ضعف را از بین برد و نقاط قوت را قوی کرد و در نتیجه به شناخت جمعی دست یافت و به توافق جمعی رسید. این مسئله هم که غیر قابل انکار است که تا از اجتماع شناخت نداشته باشیم آن‌را تغییر داده نمی‌توانیم.کتاب هم‌چون نظریه و عمل همچون کنش باید دایماً به‌طور دیالکتیکی (گفت‌وگو ) همراه با یک‌دیگر باشند. (پاولو فریره؛ راه را با پیمودنش می‌سازیم) البته وقتی می‌گوییم گفت‌وگو منظور از هر نوع بحث و گفت‌وگویی نیست؛ منظور ما صحبت ریشه‌دار و آگاهانه است که در جریان آن گوینده و شنونده به تفکر و اندیشه دیگری دست پیدا ‌می‌کنند، به نظر من در جامعه ما گفت‌وگو آگاهانه قربانی بحث و جدل های روزمره بدون آگاهی شده است. انسان باید دایم در حال آموختن از دانش و تجربه اجتماعی باشد، آن زمان که گفت‌وگو توقف کند روند آموزش بطی می‌شود و آن‌گاه که روند آموزش بطی شود، روند تغییر آگاهانه نیز بطی می‌شود . انسان باید به‌طور مداوم در‌حال کشف و جستجوی واقعیت در بین اجتماع باشد تا آن را بشناسد، با گفت‌وگو شناسایی و بازشناسی آن به درک عمیق می‌رسد. همه ما باید از باور غلطِ ذات‌پندارانه‌ی قبول واقعیت رها شویم، این ‌که شیوه زندگی ما این‌گونه است و باید این‌طور باشد؛ باید به این باور برسیم که انسان توانایی دگرگون کردن و دخالت در واقعیت را دارد. برای ایجاد تغییر باید نخست به چالش کشیدن همه چیز را آغاز کرد و همواره با دانش، آگاهی، گفت‌وگو، احساس درک و مسوولیت در برابر خود و مردم می‌توان تغییر را ایجاد کرد. خوانش و گفت‌وگو یک نوع پژوهش است و آسان دیدن آن نوعی بی‌مسوولیتی‌ست، گفت‌وگو همواره باید باعث ایجاد تغییر گردد، اینگونه با ذوق خاص همراه خواهد بود. انسان با مطالعه و گفت‌وگو باید عادت کند و خوانش و گفت‌وگو را به عنوان رویداد دوست داشتنی بپذیرد، به این معنی که در بین کلمات به دنبال فهم ایجاد ارتباط بین جهان و مفاهیم بگردد. برای ایجاد تغییر باید خارج از رویداد های معمولی فکر کنیم! عنوان کتاب (راه را با پیمودنش می‌سازیم) دلالت دارد به همین مبحث، این‌ که گروه (حرکت برای تغییر) را آغاز کردیم، این‌ که قدم نخستین را برای شناخت یعنی مطالعه و گفت‌وگو بر داشته‌ایم. بقیه فعالیت‌ها را در هنگام پیمودن این راه می‌سازیم و در هر کار و فعالیت سخت‌ترین یا دشوارترین قسمت، قسمت آغاز آن کار است، آغاز کار ما در گروه حرکت برای تغییر با مطالعه و شناخت است و آن هم با گفت‌وگو و رد و بدل افکار اعضای این گروه در جریان است و بعد از طی کردن سختی‌هاست که انسان به مرحله فهم می‌رسد و این‌جاست که لذت و شادی غیر قابل وصف به انسان دست می‌دهد، خواه مطالعه باشد و خواه (حرکت برای تغییر)! برای آفرینش باید رویای در سر داشت و آن‌را با دیگران در جریان گذاشت. آیا رویای تغییر را در سر دارید؟ اگر دارید، پس بیایید باهم آن‌را به واقعیت مبدل سازیم!

نویسنده: نرگس حکاکی

عضو گروه حرکت برای تغییر