خبرگزاری زنان افغانستان: از دیر زمان افغانستان سرزمینی بوده است که مردمان آن به حق و حقوق زنان به شکل لازم آن احترامی قائل نبودهاند، اما در دو سه دههٔ اخیر زنان کم و بیش به برخی از حقوق خویش رسیدند، اما با حاکمیت دوبارهٔ طا.لبان زنان کشور بار دیگر در انزوا کامل قرار گرفتند. […]
خبرگزاری زنان افغانستان: از دیر زمان افغانستان سرزمینی بوده است که مردمان آن به حق و حقوق زنان به شکل لازم آن احترامی قائل نبودهاند، اما در دو سه دههٔ اخیر زنان کم و بیش به برخی از حقوق خویش رسیدند، اما با حاکمیت دوبارهٔ طا.لبان زنان کشور بار دیگر در انزوا کامل قرار گرفتند. زنان زیر سلطهٔ طا.لبان بیش از پیش از حقوق انسانی و دینی خود محروم شده اند و انواع ظلم و ستم بر آنها روا داشته میشود.
طا.لبان با سیاستهای زنستیزانه و تدریجی خویش به بسیار سهولت و در برابر نگاههای بیتفاوت جامعه جهانی در طی دوسال زنان افغانستان را به طور کامل از همه عرصههای اجتماع حذف کردند و در انزوا قرار دادند.
طا.لبان در قدم نخست با بستن دروب مکاتب ضربهٔ روحی و روانی به دختران و زنان زدند، سپس دروازههای دانشگاهها را بستند و بعد از آن در صدد ممانعت کار زنان شاغل در نهادهای دولتی، خصوصی و بینالمللی برآمدند، پس از خانهنشین کردن آنان، با صدور فرمان انسداد آرایشگاهها، زنان آرایشگر را که اکثریت آنان تنها نانآوران خانوادهایشان بودند، در ماه اسد سال جاری با بسته نمودن سالنهای زیبایی خانهنشین کردند که در حدود شصت هزار (۶۰۰۰۰) زن شاغل در بخش زیبایی کارشان را از دست دادند، بدین سادگی و آسانی زنان افغانستان خانهنشین و محجور گردیده اند.
طا.لبان این بار با سیاستِ زن ستیزانهی آهسته و پیوستهٔ خود زنان را از جامعه و اجتماع حذف کردند، طا.لبان خوب پی بردهاند که با در تاریکی قرار دادن زنان، جامعه را در جهل و تاریکی قرار خواهند داد و با انجام این کار هر سان که بخواهند حکومت خواهند کرد. از همین جهت است که بر زنان این همه محدودیت وضع کرده و میکنند و آنان را در حالهٔ از تاریکی و ناامیدی قرار میدهند.
با تعمیل سیاست زنستزانۀ طا.لبان آمار خشونتهای خانوادگی، ازدواجهای اجباری، خودکشیها و تبعیض جنسیتی صعود سرسام آور یافته است. ناسالمی روان، بیکارسازیهای اجباری از طریق حذف زمینههای کاری و تعطیل روند رقابت آزاد استخدام در ادارات، فقر و تبعیض جنسیتی، قومی و مذهبی در زیر سایهٔ حکومت طا.لبان طغیان کرده است، از این رو آمار خودکشی و قتل هم رو به بالا رفتن است.
زنان در حال حاضر در افغانستان همانند زندانیها در زندان سرگشاده هستند و با وجود این محدودیتها امیدی به زندگی برایشان باقی نمانده است، از همین جهت است که دست به خودکشی میزنند و بعضیهای شان در اثر خشونتهای خانوادگی از سوی شوهر، پسراندر، خسر، برادرشوهر و سایر اعضای خانواده، به قتل میرسند.
به اثر سیاستهای منافی حقوق بشر طا.لبان، در این اواخر مردان و پسران جوان هم به علت بیکاری و فقر دست به خودکشی میزنند.
زندگی در زیر سلطهٔ حاکمیت طا.لبان برای شهروندان افغانستان مخصوصا زنان و دختران نهایت دشوار شده است، زیرا تنها مهارت طا.لبان عناد و ضدیت با زنان، حذف فرصت های پیشرفت انسان این خطه، دامن زدن به تعصبات قومی، سمتی، زبانی، مذهبی و ترویج فقر و بیکاری است. در اثر همین سیاستهای انسانستیزانه، مردم افغانستان در حال متواری شدن از کشور هستند و به هر طریقی که شده میخواهند تا از کشور بیرون شوند تا شاید آرامش جسمی، روحی و روانی و سلامت غذایی داشته باشند و از این همه نابسامانیها رهایی یابند و به آرامش نسبی نایل شوند.
در حال حاضر مردم کشور در سرگشتگی و سردرگمی کامل به سر میبرند، از آینده مأیوس هستند و هیچ امیدی نسبت به بهبود آیندهٔ کشور ندارند، برای رهایی از آیندهٔ نامعلوم و مبهم دست به مهاجرتهای قانونی و غیر قانونی میزنند و بخاطر نجات از این وضعیت خطر مرگ را به جان میخرند، اما در این اواخر افغانهای مهاجر در بعضی کشورهای آسیایی نیز در امان نیستند و در معرض اخراج اجباری از کشورهایی چون ایران، پاکستان و ترکیه قرار گرفته اند.