نشانه های “زن” شدن از خون گرم تازه ای شروع مَی شود
نشانه های “زن” شدن از خون گرم تازه ای شروع مَی شود

سور اسرافیل یکی از شاعران سپیدسرای افغانستان و متولد کابل می باشد. او در دوران کودکی در سال ۱۳۷۳ به ایران مهاجرت کرد و بعد از پایان دبیرستان به افغانستان بازگشت. در هرات تحصیلات دانشگاهی را در رشته حقوق اسلامی به پایان رساند و در کابل ستاژ حقوقی را گذارند. او همزمان با تحصیل، با […]

سور اسرافیل یکی از شاعران سپیدسرای افغانستان و متولد کابل می باشد. او در دوران کودکی در سال ۱۳۷۳ به ایران مهاجرت کرد و بعد از پایان دبیرستان به افغانستان بازگشت. در هرات تحصیلات دانشگاهی را در رشته حقوق اسلامی به پایان رساند و در کابل ستاژ حقوقی را گذارند. او همزمان با تحصیل، با شرکت در انجمن ادبی هرات و سایر حلقه های ادبی سرودن شعر را در قالب سپید آغاز کرد. او در کابل در کنار کار حقوقی کار با رسانه های چاپی را آغاز کرد. در سال ۱۳۹۵ مجموعه شعرهای سید اسماعیل مسرور را در هامبورگ گردآوری و زیرچاپ برد. در سال ۱۳۹۶ نخستین مجموعه او « اسرافیل دربند …»  از آدرس کاشانه نویسندگان در کابل به نشر رسید و در مجله های ادبی داخل و خارج از افغانستان نیز آثاری از او به نشر رسیده است. چندین شعر از این مجموعه اسرافیل در بند به زبان آلمانی ترجمه شده است.

از نظر منتقدان شعرهای اسرافیل کاملا زنانه و دارای اعتراض بر ساختارهای اجتماعی است. زن و تاریخ سوژه اصلی شعرهای اوست که حتی در شعرهای عاشقانه ی او ردپای پررنگی دارد.

……………………………

چالش ها:

به نظر من زنان شاعر و شعر زنانه، چالش های فراوانی فراروی خود دارد و بیشتر هم برمی گردد به وضعیت اجتماع و سیاست در کشور مثلا اگر قدرت در دست افراط گرایان باشد، بدیهی است که شعر زنان مانند فعالیت های دیگر جنس زن کمرنگ میشود و مخاطبان خود را به خاطر عدم رسانه های عمومی از دست می دهد؛ چرا که در چنین وضعیتی اصلا ابزاری برای انتشار شعر زنان برای عموم نمی باشد. زمانی در جامعه بخواهند حضور زنان را به هر نحوی پررنگ تر از واقعیت های یک جامعه جلوه دهند باز هم سبب می شود لعابی گری ها حضور شاعران زن را پر رنگتر از شعر رسالتمند یا شعر خوب زنانه جلوه دهند، که البته این در درازمدت می تواند به ادبیات و شعر زنان از لحاظ اعتبار آفرینشی لطمه وارد کند.

اما آنچه شاعران زن افغانستانی به عنوان یک چالش جدی با آن روبرو است کمبود فضای گفتمان و حضور آنان در حلقه های ادبی و تخصصی است. گرچه در کابل، هرات، مزار و بعضی از شهرها ممکن است این خلا کمتر باشد، اما افغانستان به این شهرها ختم نمی شود. من زنان زیادی را در ولایات دیگری می شناسم که همیشه از این موضوع گلایه دارند و حتی در فضای مجازی هم ما بیشتر شاهد شعرخوانی هستیم تا ایجاد حلقه هایی که واقعا کار تخصصی می کنند.

اما آنچه بر هیچکس پوشیده نیست، دستاوردهای زنان در این رابطه اند نه تنها از نظر کمی که از لحاظ کیفی نیز شعر زنان رشد خوبی داشته است و بیشتر کسانی که در یک دهه آخر تولید متن و چاپ مجموعه ی شعر داشتند از چهره های جوان است و مشخصات شعر این زنان در عاشقانه ترین حالت نیز با عصیان گری آمیخته است.

از نظر من این اعتراض زیبا و عریان در شعر زنان افغانستان یکی از مشخصه های تاریخی شعر فارسی است.

نمونه اثر

 زن شدن

زیرکانه حصار می کشی

دور تا دور تنم

بوسه ها، حرف ها وعده ها

کنار هم مَی مأنم

نشانه های “زن” شدن

از خون گرم تازه ای شروع مَی شود

مَی رود تا بوی گرم نان

هم صحبتی با پیراهن ها

آیینه ها ، استکان های نیمه پر

زن شدن از همین نشانه ها شروع مَی شود

درد مَی کشی

نه ماه و نه روز تازه مَی فهمی “زن” یعنی

خودت را نیم کنی

در گهواره تکان دهی بخوابد

رؤیاها

ارزوها ، حسرت ها