نقدی بر نگارهی “حقوق اسلامی زنان” نوشتهی عبدالکریم ستوده همزمان با روی کار آمدن دوبارهی طالبان، محدودیتها و قیودات زیادی بر زنان وضع گردید تا جایی که زنان از ابتداییترین حقوق خویش محروم شدند. زنان افغانستان به منظور مطالبهی حقوق ابتدایی خویش (تحصیل، کار) و اعلان مخالفت در برابر این محدودیتها با روشهای مختلفی دست […]
نقدی بر نگارهی “حقوق اسلامی زنان” نوشتهی عبدالکریم ستوده
همزمان با روی کار آمدن دوبارهی طالبان، محدودیتها و قیودات زیادی بر زنان وضع گردید تا جایی که زنان از ابتداییترین حقوق خویش محروم شدند. زنان افغانستان به منظور مطالبهی حقوق ابتدایی خویش (تحصیل، کار) و اعلان مخالفت در برابر این محدودیتها با روشهای مختلفی دست به اعتراض زدند.
اعتراضاتی که میتوان گفت در سطح منطقه بینظیر و بیبدیل بودهاست؛ چرا که بلند کردن صدای اعتراض از سوی زنان، برای تحقق عدالت و آزادی زیر سایهی حاکمیت طالبانی که با قدرت تمام در پی حذف زنان از عرصهی عمومی اند و دشمنی دیرینهای با زنان دارند، کار آسان و کمی نیست.
در آغاز مطالبات، معترضین کاملا زنانه بود؛ بدین صورت که زنان معترض برای حفاظت و دفاع از حقوق خویش به خیابانها ریختند، اما آهسته آهسته مطالبات زنان معترض، عمومی شد طوری که دیگر مطالباتشان تنها مختص و مربوط به زنان نه؛ بلکه تمام مردم جامعه گردید.
آنچه میخواهیم در این جا به شرحاش بپردازیم این است که از آغاز این اعتراضات تا کنون در فضای حقیقی و مجازی شاهد آن هستیم که برخی از افراد و صاحبنظران از زوایای مختلف به این اعتراضات نگریسته و به نقد، بررسی و تحلیل این اعتراضات پرداختهاند؛ به طور مثال میتوان به نوشتهای تحت عنوان “حقوق اسلامی زنان” که در صفحهی «جنبش آزادیبخش زنان» به نشر رسیده است اشاره کرد. در نقد به این نوشتار باید گفت:
این نوشتار تحلیلی با رویکرد شدید فمینیستی اعتراضات زنان را نقد کرده و به نوعی در مقابل زنانی که حقوقشان را در چوکات حقوق اسلامی مطالبه میکنند، جبهه گرفتهاند و زنان معترض را به دو گروه جداگانه تقسیم نمودهاند.
میپذیریم که زنان معترض از دریچههای مختلفی در پی احقاق حقوق از دست رفتهیشان هستند. اما آنچه که در این اعتراضات مهم و حایز اهمیت است، مطالبات مشابه و مشترک زنان معترض است و عناصر آگاه و صاحبنظران مهمترین وظیفهیشان این است که این مهم را به عنوان نقطهی قوت اعتراضات، در نظر گرفته و در صدد تقویت و انسجام این اعتراضات باشند و تلاش ورزند تا رویکرد زنان معترض را نیز یکی بسازند؛ نه این که با پرداختن به موضوعات انتزاعی همچون، حقوق بشری زنان یا حقوق اسلامی زنان باعث ایجاد چنددستگی در بین زنان معترض شوند.
حقوق بشر امری انتزاعی است در صورتی که ما در این اعتراضات با زن یعنی انسان تاریخی روبهرو هستیم که مطالبات مشخص و عینی را مطرح میکنند. مطالبات تمامی این زنان معترض (نان، کار، تحصیل و آزادی) است که کاملا مشخص و عینی است و این مطالبات مانند حقوق بشر انتزاعی نبوده و کاملا ملموس میباشند.
دو مسئله حایز اهمیت در این اعتراضات وجود دارد، یکی این که زنجیر اتصال تمامی این زنان معترض، مطالبات مشترک آنان است و دیگر این که مطالبات این زنان تنها دربردارنده حقوق زنان نه؛ بلکه تمام مردم افغانستان میباشد.
گروه حرکت برای تغییر