خبرگزاری زنان افغانستان: رحیمه یک تن از زنان نظامی دولت پیشین است، وی به خبرگزاری زنان افغانستان با قلب محزون، دل سراسیمه و پریشان خاطره ها و تجربیات تلخ خویش را بیان کردهاست. رحیمه میگوید؛ شوهرم در وزارت دفاع کار میکرد از آن طریق به ۳۴ ولایت افغانستان میرفت و میجنگید از مردم و دولتاش […]
خبرگزاری زنان افغانستان: رحیمه یک تن از زنان نظامی دولت پیشین است، وی به خبرگزاری زنان افغانستان با قلب محزون، دل سراسیمه و پریشان خاطره ها و تجربیات تلخ خویش را بیان کردهاست.
رحیمه میگوید؛ شوهرم در وزارت دفاع کار میکرد از آن طریق به ۳۴ ولایت افغانستان میرفت و میجنگید از مردم و دولتاش با جان و دل دفاع کرد و من دوشادوشش به همه ولایات سفر میکردم. از وقت که دولت جمهوریت سقوط کرد شوهرم بیکار و خانهنشین شد و همین بیکاریها باعث شد شوک عصبی ببیند و به سرکها میبرآید به همه فحش می دهد و معمولاً از خشونتهای فزیکی و لفظی استفاده میکند.
برای تداوی شوهرم بهچندین شفاخانه مراجعه کردم اما متاسفانه شفاخانههای دولتی بستر می کند و پایواز کار دارد که من کسی را ندارم و شفاخانه های خصوصی امکانات لازم را دارد که توان پرداخت هزینه سنگیناش را ندارم.
رحیمه زن که طا.لبان را مقصر اینروزهای سخت و دشوار زندگیاش میداند. وی ۳۸ سال سن دارد، انگار بیرحمی روزگار سن و سالاش را بیست سال بیشتر نشان میدهد.
رحیمه با اشک و آه میافزاید؛ از وقت شوهرم بیکار کنج خانه افتیده فقر و بدبختی دامنگیر خانوادهام شده حتی گاهی شبها به یاد دارم طفلهایم با شکم گرسنه بخوابند.
رحیمه می افزاید؛ سه طفل دارم شبها به فکر میخوابم که شکم طفلهایم را چگونه سیر کنم؟ لباس از کجا کنم؟ لباسهای کهنه مردم را طفلهایم میپوشند قلب ام تکه تکه میشود، زمستان پیشرو را چگونه بهار کنم، بدون سوخت، غذا، لباس های گرم و بدون امکانات چگونه سپری کنم؟
من زودتر به فکر شکم فرزندان و شوهرم باشم؟ به فکر کرایه خانه باشم؟ به فکر بل برق باشم؟ به فکر سوخت زمستان باشم؟ کجا را بگیرم با این شوهر دیوانه که هر دم رویم دست بلند میکند و فحش میدهد و خشونت در خانهی ما جریان دارد.
فقر و بدبختی، توهین و تحقیر، خشونتهای خانوادهگی، خودکشی زنان و دختران سالهاست سرخطخبرهاست و دامن هر یک از زن افغانی را گرفته، که عامل اصلی این همه بدبختی طا.لبان میباشد.