روز جهانی کودک و طعم تلخ آن برای کودکان افغانستان
روز جهانی کودک و طعم تلخ آن برای کودکان افغانستان

زمان همیشه در حال گذر است و روزهای سال هر بار در حال تکرار شدن، بار دیگر تقویم ها نشان دهنده روز جهانی کودک شدند و دولت و مردم به یاد تبریکی و گرامی داشت از روز جهانی کودک! اما باید از خود پرسید تجلیل ها و گرامی داشت ها و یا تبریکی ها در […]

زمان همیشه در حال گذر است و روزهای سال هر بار در حال تکرار شدن، بار دیگر تقویم ها نشان دهنده روز جهانی کودک شدند و دولت و مردم به یاد تبریکی و گرامی داشت از روز جهانی کودک!
اما باید از خود پرسید تجلیل ها و گرامی داشت ها و یا تبریکی ها در صفحات مجازی چه دوایی می شود بر زخم های دل و بدن کودکی که در چنگال مشکلات و بلایا به دست فراموشی سپرده شده و سالی یک بار تنها برای گرفتن عکس های رنگارنگ با مسئولین به دفاتر و مجالس رنگین آنها برده می شوند تا از روز جهانی کودک تجلیل شود. احساس مسئولیت در جامعه ما به اندازه ای موج می زند که تنها سالی یک بار به یاد همه چیز می افتیم دقیقا در روزی که تقویم ها به صدا دربیایند و گویای روز مشخصی باشند.
آمارها حاکی از آسیب پذیر بودن ۵ میلیون کودک و معتاد بودن ۱ میلیون کودک در کشور هستند که این ارقام برای کشوری که شاید تنها ۳۳ میلیون جمعیت داشته باشد رقم بالایی است. به تازگی یونیسف اعلام نموده که از هر ۱۰ طفل در کشور ۷ طفل مورد خشونت قرار می گیرد و کمیسیون حقوق بشر می گوید که ۴۸ درصد اطفال در افغانستان مجبور به ازدواج زیر سن می شوند.
هم چنان آمارها نشان می دهد در سال گذشته بیش از ۲ هزار کودک در افغانستان کشته و زخمی شده اند.
کودکان کار در هر مرز و منطقه ای که باشند تا زمانی که در استعمار و استثمار سرمایه داران و مافیای قدرت باشند هرگز نمی توانند از حقوق اولیه و انسانی خود بهره مند شوند. البته کودکانی هم هستند که بنا به فقر و مشکلات در سن پایین مجبور به تن دادن به اعمال شاق می شوند و به کارهایی همچون، خشت پزی، قالین بافی، مستری و … روی می آورند اما برخی از خانواده های به دلیل عدم کنترل درست جمعیت خانواده و فقر زیاد مجبور به فروختن و یا کرایه دادن اطفال خود می شوند. اگر این کودکان خوشبخت باشند خانواده ای پیدا کرده و به خوبی زندگی می کنند در غیر این صورت به گروه های مافیایی و تبهکار فروخته و یا به کرایه داده می شوند تا از این طریق برای آنان تولید سود و منفعت نمایند.
در بیشتر کشورهای فقیر و از جمله افغانستان، کودکان در معرض خطرات فراوان از جمله افتادن در چنگ مافیای قدرت و ثروت و گرفتاری توسط باندهای خطرناک تبهکاران و استثمار شدن توسط آنها قرار دارند. ما روزانه کودکان بسیاری را می بینیم که در سرک ها مشغول تکدی گری می باشند اما همه آنها از طرف خانواده هایشان به این کار روی نیاورده اند بلکه تحت فشار باندهای تکدی گری و مافیا این کار را می کنند و توسط همین افراد نیز حمایت و تمویل می شوند و در صورتی که این اطفال با مشکلی در زمینه کاری خود مواجه شوند افراد وابسته به گروه های مافیایی آن ها را از دام مشکلات خواهند رهاند. البته ناگفته نباید گذاشت که تکدی گری پوششی است که بر کار این کودکان گذاشته می شود ولی در واقع این کودکان برای توزیع مواد مخدر استعمار و استثمار شده اند.
برخی از این اطفال نیز به خدمت جنسی مافیای قدرت قرار می گیرند و برای این گروه ها تفاوتی نمی کند که این اطفال دختر باشند و یا پسر، خوردسال باشد یا جوان،‌ همین که بتواند مورد استفاده جنسی قرار بگیرد برای این گروه ها کافیست تا سود و منفعت خود را به دست بیاورند.
مسئولین می گویند که حدود ۶۶ هزار کودک در افغانستان کودکان کار هستند اما معلوم نیست که چه تعداد از این کودکان برای خانواده ها و چه تعداد از این کودکان برای مافیا کار می کنند.
ازدواج های اجباری خطر دیگری که برای هر کودک این سرزمین وجود دارد مگر در صورتی که در خانواده خوب و آگاهی تولد شود که حقوق انسانی و اولیه اش را مورد احترام قرار دهند. ازدواج های اجباری و زیر سن برای کودکان در افغانستان سابقه طولانی دارد و شاید تنها در همین دو دهه فعالیت ها و برنامه ها برای منع و کاهش آن روی دست گرفته شده و برای آن قانونگذاری شده تا جلوی این ازدواج ها گرفته شود اما این کار نیازمند تلاش های جدی و بنیادی می باشد.
کودکان به دلیل شرایط خاص و مراقبت های خاصی که نیاز دارند آسیب پذیرترین قشر جامعه را تشکیل می دهند و اگر بگوییم که تقریبا همه اطفال و کودکان در معرض خطر قرار دارند گزافه نگفته ایم. شاید این سوال بسیاری از خانواده ها باشد که ما به تعلیم و تربیه اطفال خود توجه داریم پس کودکان ما چطور می توانند در معرض خطر قرار گیرند اما باید گفته شود که حتی بی خبری از کودکانی که با کودک شما هم بازی است می تواند کودک شما را در معرض خطر قرار دهد. عدم شناخت از هم بازی کودکان تان که در کوچه همراه او بازی می کند می تواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد از جمله اینکه کودک شما را به چنگ کودک ربایان و یا هم مافیای قدرت بیندازد تا از این طریق یا وسایل باج خواهی از شما و یا هم زمینه خطرات بعدی را برای کودک شما فراهم آورد.
سالهاست که کودکان در بند مشکلات این چنینی هستند و دولت نتوانسته و شاید هم نخواسته تا اقدامی در این مورد داشته باشد. چرا که دولت و حکومت ما نیز در یک حلقه مافیایی و فشار قرار دارد که خارج از منافع آنان اقدام عملی ای داشته نمی تواند.
شعار ما در هر سطح و هر زمینه ای که باشد خوبست تا تلاش و عزم جدی برای پیش بردن آن وجود داشته باشد اگر نی تجلیل های آن چنانی و کنفرانس های خبری و مطبوعاتی و عکس های رنگی نه مرحمی بر پیکر اطفال متضرر و قربانیان حقیقی سیاست های کثیف مافیای قدرت و پول در افغانستان می شود و نه هم مرهمی بر آبله های دست کودکان کار خانواده ها می شود. پس بیاید شعار دادن را بس نموده و کمی با ترازوی وجدان برای آینده این کشور قدم برداریم.