شکایت‌ها در ولسوالی سنگین هلمند؛ بار سنگینی بر دوش طالبان
شکایت‌ها در ولسوالی سنگین هلمند؛ بار سنگینی بر دوش طالبان

خبرگزاری زنان افغانستان: سنگین از ولسوالی‌های بسیار مهم در ولایت هلمند در جنوب افغانستان است. این ولسوالی در حکومت پیشین ناامن‌ترین ولسوالی به شمار می‌رفت، زیرا اکثریت جنگ‌جویان گروه طا.لبان در همین ولسوالی تصمیم‌های جنگی، انفجارها و انتحاری را فرماندهی می‌کرد. به همین دلیل در اکثریت مناطق این ولسوالی مکتب‌ها بسته بود. دختران و پسران […]

خبرگزاری زنان افغانستان: سنگین از ولسوالی‌های بسیار مهم در ولایت هلمند در جنوب افغانستان است. این ولسوالی در حکومت پیشین ناامن‌ترین ولسوالی به شمار می‌رفت، زیرا اکثریت جنگ‌جویان گروه طا.لبان در همین ولسوالی تصمیم‌های جنگی، انفجارها و انتحاری را فرماندهی می‌کرد. به همین دلیل در اکثریت مناطق این ولسوالی مکتب‌ها بسته بود. دختران و پسران از درس محروم ماندند.

بر اساس گزارش‌ها، این ولسوالی در ۲۰ سال گذشته مرکز قاچاقچیان مواد مخدر خوانده می‌شد که به‌جای مکاتب و مدارس توجه مردم را به مواد مخدر بیشتر جلب می‌کرد.

باشنده‌گان این ولسوالی می‌گویند؛ این ولسوالی درگذشته مرکز فعالیت گروه طا.لبان بود یک نسل بکلی از آموزش و تحصیل محروم بوده‌اند که نیمی از عمر خود را به‌دلیل جنگ‌های داخلی در ملک غربت گذرانده و اکنون به مناطق خود بازگشته اند دولت گروه طا.لبان آن‌ها را نادیده گرفته و در مدت بیش از دوسال حاکمیت خود هیچ‌کاری برای مردم این ولسوالی انجام نداده‌اند.

سیداکبر باشنده این ولسوالی است. یک سال می‌شود از ایران ردمرز شده و برگشته است می‌گوید؛ فرزندان‌ام و همه‌ی بچه‌های قریه ما در ۲۰ سال گذشته هیچ نوع آموزشی ندیده حتا سواد نوشتن و خواندن را نیز ندارند که تقریباً تمام مکاتب ولسوالی سنگین در اثر جنگ‌ها ویران شده است.

بلقیس، ۳۲ ساله باشنده این ولسوالی می‌گوید؛ نمی‌توانم خط بخوانم وقتی بجای سفر می‌کنم حتا نمی‌توانم پول را حساب کنم. در کنار من هزاران زن جوان دیگری نیز هستند که آرزوی سواد دارند اما مکتب و مدرسه‌ی نیست تا درس‌ بخوانیم.

وی در توصیف خود می‌افزاید؛ عمر ما به نصف رسید و هنوز خواندن و نوشتن نیاموخته‌ایم اما از حکومت گروه طا.لبان می‌خواهیم لااقل زمینه‌ای آموزش را در منطقه ما فراهم کند تا فرزندان و نسل آینده مثل ما بی‌سواد نمانند.

احمد اسم مستعار، ۲۱ ساله که فعلاً در ایران بسر می‌برد می‌گوید؛ هلمند برایم جهنم به تمام معنی بود. وقت آن‌جا بودم می‌دیدم مردم‌ام از همه‌ی خدمات محروم هستند. جوانان ناامید از آینده و از خانه‌های خود گریزان. اگر بتوانم کار پیدا کنم به وطن باز می‌گردم اما نه در هلمند، زیرا هلمند جای برای زنده‌گی نیست.

وی می‌گوید؛ این ولسوالی از همه‌ی خدمات محروم است. مکتب نیست، کورس نیست، خدمات اجتماعی نیست. نه تنها ولسوالی سنگین بلکه شماری از ولسوالی‌های دیگر این ولایت نیز از بخش آموزش و مشکلات دیگر شکایت داشته و می‌گویند که کودکان به‌جای درس و آموزش تمام وقت خود را در قریه‌ها و سرک‌ها سپری می‌کنند.