یک روز در خیابان و دربرابر طالبان
یک روز در خیابان و دربرابر طالبان

روایتی از مریم حسنزاده چهل روز پیش در دوازدهم آگست ۲۰۲۲ برای یک روز مهم آماده می‌شدم از یک‌ماه قبل هماهنگی های لازم را انجام داده بودیم تا در سالگرد سقوط کشور بدست طالبان، در اعتراض به یک سال محرومیت، ظلم و استبداد طالبان تظاهرات خیابانی را راه اندازی کنیم. یک روز قبل از تظاهرات […]

روایتی از مریم حسنزاده
چهل روز پیش در دوازدهم آگست ۲۰۲۲ برای یک روز مهم آماده می‌شدم از یک‌ماه قبل هماهنگی های لازم را انجام داده بودیم تا در سالگرد سقوط کشور بدست طالبان، در اعتراض به یک سال محرومیت، ظلم و استبداد طالبان تظاهرات خیابانی را راه اندازی کنیم.
یک روز قبل از تظاهرات ، قطعنامه‌ی مان را ترتیب کردیم و دعوتنامه هارا به رسانه ها فرستادیم.
و همچنان یک فراخوان برای اشتراک در تظاهرات را در گروه های مختلف در فضای مجازی منتشر کردیم و با استقبال زیادی روبرو شدیم. به دلیل افزایش تهدیدات امنیتی اعتراضات که به مناسبت ۱۵ آگست ترتیب داده بودیم در ۱۳ آگست برگزار می‌شد زیرا طالبان در ۱۵ آگست مانع تظاهرات می‌شدند.
شبی که فردایش قرار بود تظاهرات کنیم خانواده و دوستانم سعی می‌کردند از شرکت در تظاهرات منصرفم کنند آنها به من می‌گفتند که طالبان یک گروهی ظالم و ستمگر است و به زبان مدنیت نمی‌فهمد شما با پاهای خودتان به خیابان می‌روید تا شما را بکشند.
خانواده ام حق به جانب بودند مدنیت و مصالحه در نظام شلاق و تفنگ جایی ندارد.
شعارهای « نان، کار و آزادی، مشارکت، می‌مانیم و می‌سازیم، زیرا طالبان رفتنیست»  را با خودکار بر روی کاغذ های سفید نوشتم که موقع مظاهره آنهارا بدست بگیریم.
شب را با هزاران افکار منفی پسا اعتراض ، و وحشتی از شلاق و تفنگ طالبان به بستر خواب رفتم.
صبح زود روز موعود زودتر از بقیه روزها از خواب بلند شدم و شعارهای که نوشته بودم را یکبار دیگر مرور کردم.
نزدیک ساعت هشت صبح بود و من شعارهای دست نویس ام را در یک پلاستیک گذاشتم و از خانه بیرون شدم. در جاده‌ی عمومی سوار تکسی شدم و به طرف شهر نو کابل حرکت کردم. قرار بر این بود که زنان معترض ابتدا در مارکیت تجارتی گلبهار سنتر تجمع کنیم و سپس به محل اصلی برگزاری تظاهرات در خیابان برویم ودر چهارراهی صدارت اعتراض را ختم کنیم.
وقتی در شهر نو رسیدیم طالبان از اعتراضات زنان و حتی مکان برگزاری اعتراضات خیابانی مان اطلاع یافته بودند و مسیرهای منتهی به مکان اعتراض را مسدود کرده بودند. در یک ایست بازرسی طالبان تکسی متوقف شد و قرار شد سرنشینان تکسی را بازرسی کنند که مبادا زنان معترض را به محل اعتراض انتقال بدهند اما بخاطر پوششی که ما انتخاب کرده بودیم و لباس های سنتی که پوشیده بودیم تصور نمیکردند از زنان معترض باشیم فقط از راننده تکسی پرسید که به کجا می‌‌روید؟ راننده تکسی گفت ما سمت ایستگاه مسجد دوشمشیره می‌رویم و بر ما اجازه‌ی حرکت داد. در فاصله‌ی گفتگو میان راننده تکسی و سرباز طالب از شدت ترس دست و پاهایم بی حس شده بودند اگر ما را بازرسی می‌کردند شعارهای نان کار و آزادی را می‌دیدند از همانجا دستگیرم می‌کردند و با خود می‌بردند و هیچ کسی هم ازین ماجرا باخبر نمی‌شد.
وقتی به مارکیت تجارتی گلبهار سنتر رسیدم یک تعداد از دختران دیدم که به گونه‌ی پراگنده در هر سو ایستاده اند و منتظر اند که همه جمع شوند. شماری از خبرنگاران را هم در آنجا دیدم که برای پوشش تظاهرات آمده بودند ازجمله خبرنگار خبرگزاری فرانسه و چند رسانه‌ی محلی به شمول طلوع نیوز.
با چند خبرنگاری دیگر هم تماس گرفتم که برای پوشش اعتراضات دعوت کرده بودم آنها گفتند که در بیرون مارکیت منتظر هستند وقتی همه‌ی ما جمع شدیم شعارهای دست داشته‌ی مان را گرفته و به سمت خیابان حرکت کردیم، نارسیده به خیابان اصلی افراد مسلح طالبان با شلاق و دنده‌ی برقی مارا محاصره کردند اما چون جمعیت ما بیشتر از آنها بود  با شعارهای نان کار و آزادی درحالیکه با شلاق به بازوها و کمر مان می‌زدند از سد آنها گذشتیم و خودرا به خیابان رسانیدیم.
شعارهای مان را سر دادیم ودر انتهای خیابانی در نزدیکی چهارراهی صدارت نزدیک شده بودیم که تظاهرات را ختم کنیم و قطعنامه‌ی مان را برای رسانه ها بخوانیم که بار دیگر طالبان با افراد مسلح‌ بیشتری سر رسیدند و مارا محاصره کردند و شروع کردند به شلیک کردن، بعضی از آنها هوایی شلیک می‌کردند و بعضی از افراد طالبان به زمین های اطراف تجمع ما شلیک می‌کردند. قبل ازینکه این اتفاق رخ بدهد ما آمادگی این واکنش طالبان را داشتیم و قرار شده بود پس از هرگونه شلیک و سرکوب از جاهای مان تکان نخوریم و بر زمین بنشینیم وقتی به زمین نشستیم سنگریزه ها‌ی که توسط گلوله از زمین کنده میشد به سر وصورت مان میخورد تجمع مان متفرق شد و بیشتر زنان به مکان های اطراف محل اعتراض پراگنده شدند، به مطبعه ، دواخانه و یک سرای که در نزدیکی محل بود.
من و یک دوستم در خیابان در کنار یک کراچی آب میوه فروشی ماندیم وقتی گلوله باری ختم شد افراد طالبان میخواستند دروازه های دواخانه، مطبعه و سرای که زنان درآن پناه گرفته بودند را بسته کنند من از دور زنان را صدا زدم که از سرای بیرون‌شوید که دروازه را می‌بندد و شمارا دستگیر می‌کنند به دختران دیگر هم بگویید که از دواخانه و‌مطبعه بیرون شوند.
هنوز صحبت هایم تمام نشده بود که دو سرباز طالب با شلاق و دنده برقی من را زیر شکنجه گرفتند که چرا دختران را متوجه کردم و آنها فرار کنند. بر بازوها و پاهایم با شلاق زدند از شدت درد پیش چشمانم سیاهی می‌رفت وقتی تعادلم را ازدست دادم رهایم کردند و رفتند به سمتی دخترانی که درحال بیرون شدن از سرای بودند.
یکی دیگر از زنان معترض می‌گوید پس از هجوم زنان برای پناه گرفتن در یک مطبعه سه مرد در آنجا نشسته بود یکی از آنها به ما گفتند که اینجا نیایید و دو تن دیگر آنان مانع آن شد و به ما گفتند به زیر زمینی مطبعه بروید و پناه بگیرید. مدتی نگذشت که مسوول مطبعه دروازه‌ی زیرزمینی را بست و با افراد طالبان تماس گرفت و سپس گروهی از افراد مسلح طالبان به مطبعه داخل شدند وما را بازرسی بدنی کردند درجریان بازرسی با شلاق و دنده برقی ضرب وشتم مان کردند و موبایلهای مان را گرفته و بررسی کردند تمام عکس ها و‌ ویدیو هایی که از جریان اعتراضات گرفته بودیم را حذف کردند وسپس یکی یکی ما را از زیرزمین بیرون کرده و گفتند به خانه های تان بروید.
سه نفر از ما از شدت ترس موبایلهای شان را در زباله دانی مطبعه انداخته بودند و موقع بیرون شدن از آنجا دونفر موبایلهای شان را گرفتند و یکی از آنها نتوانست موبایلش را بگیرد و در زباله دانی مطبعه ماند.
یکی از افراد طالبان موبایل آیفون یکی از زنان معترض را گرفته بود وپس از حذف عکس و فیلم گفت باید این موبایل پروگرام شود زیرا عکس و فیلم دوباره بازگردانده می‌شود اما به بهانه‌ی پروگرام موبایل را سرقت کرد.
اکثر خبرنگارانی که برای پوشش این اعتراض آمده بودند از سوی طالبان دستگیر شدند به شمول خبرنگار زن که در طلوع نیوز بود و خبرنگار خبرگزاری فرانسه، و پس از ۹ساعت توقیف و حذف عکس ها و فیلم های اعتراضات از کمره های شان رها شدند.
در سیزدهم آگست ۲۰۲۲ افراد مسلح طالبان با تمام نیرو وتوان شان با ما مقابله کردند تا اعتراض مارا سرکوب کنند عکس ها و فیلم های مان را نابود کردند و شعارهای مان را پاره کردند اما صدای مان را نتوانستند خفه کنند. اعتراضات خیابانی ما برای نان کار و آزادی انجام شد و بازتاب گسترده‌ی جهانی یافت اما درین اعتراض طالبان چهره‌ی واقعی شان را نه تنها برای ما بلکه برای جهانیان نیز ثابت کردند.