آوارگی تجربه دردناکی است
آوارگی تجربه دردناکی است

فاطمه اختر یکی از شاعران معاصر افغانستان است. وی دارای ۳۰ مجموعه شعری است که چند مجموعه آن مانند «موج دریا» و «کاکل کوه» در هندوستان چاپ و چندین مجموعه دیگرش در کانادا به چاپ رسیده‌است فاطمه اختر در سال ١٣٣٣ هجری خورشیدی مطابق ١٩۵۵ میلادی در شهر هرات باستان چشم به جهان گشود.. کودکی […]

فاطمه اختر یکی از شاعران معاصر افغانستان است. وی دارای ۳۰ مجموعه شعری است که چند مجموعه آن مانند «موج دریا» و «کاکل کوه» در هندوستان چاپ و چندین مجموعه دیگرش در کانادا به چاپ رسیده‌است فاطمه اختر در سال ١٣٣٣ هجری خورشیدی مطابق ١٩۵۵ میلادی در شهر هرات باستان چشم به جهان گشود..
کودکی اش در هرات و بادغیس گذشت و بعد ازده سالگی با خانواده در شهر کابل مقیم شد.
سرایش شعر را از ١٨ سالگی آغاز نمود. او در سال ١٣۵١شامل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل گردید و بعد از فراغت در سال ١٣۵۵در ارگان‌های عدلی به کار آغاز کرد.
در سال ١٣۶٣ مجبور به ترک وطن شد، بعد از ترک اجباری یار و دیار، در ابتدا تجارب تلخ مهاجرت در پاکستان، ایران و هند اثر عمیقی روی روانش گذاشت وی می‌گوید: آوار‌گی تجربه دردناکی است که تا آخر حیات ضربه‌های فرو کوبنده سنگین اش را با روح و قلب خود احساس خواهم نمود. و این قسمتی از شعر «نا آشنایان» گوشه این درد را تصویر می‌کند.
نام ما از یک سر «افغانی» بود
و اسم فامیلی ما نیز «پدر سوخته»
میروم نامه بگیرم
سند حق عبور
چه صف طولانی!
دزدیده به شلاق سپاه
می‌‌نگرم.
فاطمه اختر نزدیک به سه دهه‌اش را در کانادا‌ سپری کرده است . تلخی تجارب غربت در غرب را در سروده «بی زبانی»اش اینگونه بیان می‌کند:
در خانه با زبان جنس برتر

در مسجد با زبان قوم برتر
در بیرون با زبان نژاد برتر
سخن می‌گویم
من
زن
مسلمان عجم باشنده غربم.
ای آینه با من چه کردی
در مقطع غرور جوانی
سرو قامت، برافراشته بودم
آن موی تابدار سیاهم