خالق هستی انسان را اشرف مخلوقات خلق نموده و در فطرتاش قوهی جستوجو، کاوش و کسب دانش را تقویت دادهاست؛ طوری که بعد از گذشت قرنها، مشاهده میکنیم که بشر پا فراتر از کرهی خاکی گذاشته و در حال تسخیر است. حتا فضا و خلاء را از ماهواره و دستگاههای رادار پر نمودهاست. اگر از […]
خالق هستی انسان را اشرف مخلوقات خلق نموده و در فطرتاش قوهی جستوجو، کاوش و کسب دانش را تقویت دادهاست؛ طوری که بعد از گذشت قرنها، مشاهده میکنیم که بشر پا فراتر از کرهی خاکی گذاشته و در حال تسخیر است. حتا فضا و خلاء را از ماهواره و دستگاههای رادار پر نمودهاست.
اگر از زاویهای دیگر به جهان امروز بنگریم، خواهیم دید در این عصر افرادی هم هستند که حتا از نعمت سواد بیبهره ماندهاند.
وقتی صحبت از چرایی و چگونگی عقبماندگیها میشود عوامل زیادی را عنوان میکنند؛ ولی مهمترین عامل آن بیسوادی در کشورهای جهان سوم و چهارم است که برمیگردد به جنگهای تحملی، استعمار غرب، بی اتفاقی کشورهای همدرد و هممرز، سوءاستفاده مافیای موادمخدر و مافیایی نفت و سلاحهای کشتار جمعی که از این اوضاع نهایت استفاده را میبرند. این عوامل کار را سختتر نموده و هر روز باعث میشود، قشر جوان بیشتر در گل و لای جهل و بیسواد غرق شوند.
عوامل اصلی بیسوادی در جامعهی افغانستان عبارت از: نبود امنیت کافی، عدم آگاهی مردم از ارزش سواد، نبود امکانات تحصیلی، فقر، عدم وجود لوازم اولیهی تحصیل و از همه مهمتر این که مردم افغانستان به آینده امیدوار نیستند، چون همیشه وعدههای سر خرمن شنیدند و هیچ کس سر قولی که داده بود، نماند. تفکر و اندیشه همواره برای بشر نعمتی گرانقدر است و این وجه تمایز با سایر موجودات سبب شدهاست تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل دست یابد.
بیتردید پیشرفت و گسترش علوم و شئونات جوامع انسانی در ارتباط مستقیم با علم و دانش قرار دارد و برخورداری از آن به عنوان یک توانمندی ارزشمند، شرط ضروری و اجتنابناپذیر زندگی توأم با ارزشهای انسانی است. در دنیای رو به رشد امروزه جوامعیی موفق خواهند بود که از نیروی انسانی توانا و خردمند برخوردار باشــند. نیروی انسانی که کارآییاش در سایهی سواد و آموزش به منصهی ظهور میرسد.
مسالهی بیسوادی یکی از مهمترین مسایل جامعهی بشری به ویژه در کشورهای جهان سوم، به شمار میرود. در واقع بیسوادی به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی، روند توسعهی جوامع را کُند کرده و با توجه به این که سهم کشورهای در حال توسعه در این زمینه بیشتر است، مسالهی رفع بیسوادی همواره در خور توجه بودهاست. بیسوادی و حتا کمسوادی ریشه بسیاری از مسایل از جمله مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع است. امروز نقش دانش و آگاهی در توسعهی فنی، تکنالوژیی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع به خوبی آشکار است. گسترش آموزش و پرورش و کاهش درصد بیسوادی یکی از شاخصهای مهم پیشرفت هر جامعه محسوب میشود. سواد از حقوق اولیهای بشر و جزو ضروری جهت دستیابی به دیگر حقوق بشری است.
دو سوم بزرگسالان فاقد حداقل مهارتهای سواد در دنیا را زنان تشکیل میدهند.
طبق آمار یونسکو، حدود ۷۷۵ میلیون بزرگسال فاقد حداقل مهارتهای سواد در دنیا زندگی میکنند. این افراد از هرگونه آموزش محرومند و در بیسوادی مطلق به سر میبرند. دو سوم این عده را زنان تشکیل میدهند. از طرفی حدود ۲۵۰ میلیون کودک و نوجوان به مدرسه نمیروند یا بسیاری از آنان حضور نامنظمی در مدرسه دارند و یا مدرسه را رها کردهاند. جنوب و غرب آسیا کمترین میزان سواد بزرگسالان را دارد و پس از آن کشورهای جنوب صحرای آفریقا و کشورهای عربی هستند. کشورهای با کمترین میزان سواد در جهان بورکینافاسو با ۱۲.۸ درصد، نیجریه با ۱۴.۴ درصد و مالی با ۱۹ درصد است. این گزارش نشان میدهد که ارتباط روشنی میان بیسوادی و فقر شدید در کشورها و همچنین بین بیسوادی و تبعیض علیه زنان وجود دارد.
در جدیدترین تعریف یونسکو، سوادآموزی عبارت از توانایی تعیین، درک، تفسیر، آفرینش، برقراری ارتباط، حساب کردن و استفاده از مواد نوشتاری مربوط به حوزههای مختلف علمی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و سوادآموزی شامل پیوستاری از یادگیری است که افراد را قادر میسازد تا به اهداف خود دست یابند؛ دانش و استعداد خود را گسترش بخشند و مشارکت کاملی در زندگی اجتماعی داشته باشند. سواد یک رکن اجتماعی بوده و دربرگیرندهی ارزشهای مختلف، نگرشها، احساسات و روابط اجتماعی است.
سوادآموزی عنصری اساسی برای ایجاد جوامع پایدارتر و سالمتر محسوب میشود.
در واقع سوادآموزی و جایگاه آن در برنامهی آموزش برای توسعهی پایدار یونسکو بسیار حایز اهمیت است، چرا که سوادآموزی نقش محوری در تقلیل فقر، بهبود سطح معیشت و توانمندسازی مردم ایفا میکند و عنصری اساسی برای ایجاد جوامع پایدارتر و سالمتر محسوب میشود. در این میان به تعبیر سواد اطلاعاتی از منظر یونسکو عبارت از ابزاری که مردم را در همهی مراحل زندگی برای جستوجو، ارزیابی، کاربرد و تهیه اطلاعات توانمند میسازد تا بتوانند به طور موثر برای دستیابی به اهداف فردی، اجتماعی، شغلی و آموزشی فعالیت کنند.
افراد بیسواد با اوضاع نامناسبی در جامعهی خود روبهرو هستند، اغلبا مورد تبعیض قرار میگیرند و با توجه به رشد فناوری در زندگی اجتماعی با مشکلاتی روبهرو میشوند. این افراد دارای سطح اقتصادی پایین و میزان بیکاری در آنها بیشتر از افراد باسواد است. به طور وسیعی از فعالیتهای مدنی و سیاسی کنار گذاشته میشوند و به طور کلی به دلیل بیسواد بودن مشارکت کاملی در جامعهی خود ندارند. مطالعات نشان میدهد که هرگاه افراد بیسواد تشویق به سوادآموزی شوند، میزان فعالیتهای اجتماعی آنان افرایش مییابد و نه تنها خود؛ بلکه افراد جامعهای که در آن بهسر میبرند، نیز بهرهمند میشوند.
سواد یک حق انسانی، پایه و اساس آموزش و یادگیری مادامالعمر است، سواد زندگی افراد را تغییر میدهد به توانمندیهای افراد میافزاید تا چانس بهتری برای زندگی داشته باشند. سوادآموزی به عنوان راهبردی اساسی در ارتقای سطح سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی نیز مطرح است.
نویسنده: آزیتا سپهری،
عضو گروه حرکت برای تغییر