از سال (۱۸۵۷) که شیکاگو شاهد تظاهرات زنان خسته و خشمگین در اعتراض به شرایط نامناسب و غیرعادلانهی کاری در خیابانها بود، مبارزه شروع شد و تا امروز زنان جهان به تعقیب و پاییدن ادامه دادهاند تا باشد که شرایط را نه به نفع خود، بلکه به نفع جهان تغییر دهند. امسال در افغانستان درحالی […]
از سال (۱۸۵۷) که شیکاگو شاهد تظاهرات زنان خسته و خشمگین در اعتراض به شرایط نامناسب و غیرعادلانهی کاری در خیابانها بود، مبارزه شروع شد و تا امروز زنان جهان به تعقیب و پاییدن ادامه دادهاند تا باشد که شرایط را نه به نفع خود، بلکه به نفع جهان تغییر دهند. امسال در افغانستان درحالی به استقبال از هشت مارچ (روز جهانی زن)؛ میرویم که تعفن نظام مردسالاری ما را میآزارد و در بسترهای مختلف اجتماعی ریشه دوانده و میدواند. پیشداوریها و بدخواهیها همچنان ادامه دارد و قوانین مدرن، مدون شده در افغانستان به نفع زنان هنوز نتوانسته است ناهماهنگیاش را با بستر و نیازهای وقت جامعه مرفوع سازد. محکمه و نهادهای عدلی و قضایی هنوز درگیر صدها پرونده خشونت علیه زنان هستند و هنوز زنان شاغل زیر ذرهبین منفیگرایی قرار دارند.
بله، زنان در شرایط فعلی شاید گاهی انزوا را؛ راه آسانتری برای زیستن میبینند و قفس آهنین تمامیتخواهی به اکثریت غالب مردان اجازه تفکر درست و عمل خوب را نمیدهد. نگارنده معتقد است که مسئله برابری معادلهای چند وجهی و زمانبر است که انگارههای صیقل نخورده و تیره به آسانی نمیتواند تاثیر مثبتی بر روند برابرطلبی داشته باشد. میپذیریم که قوانین بازدارنده از رشد و پر و بال گرفتن فرهنگ تبعیض جنسیتی جلوگیری میکند، اما این برای ما همه چیز نیست؛ کامل و بدون نقص نیست؛ در شرایطی که هزارها زن در پوهنتونهای کشور مصروف تحصیل هستند و به آینده امیدواراند؛ در شرایطی که زنان در افغانستان ۲۰ سال خوب را با چاشنی دموکراسی و مفاهیم حقوق بشری و توجه جامعه جهانی سپری کرده اند. حالا زنان هرات آموزههای طالبانی را همواره یک خطر بالقوه بر سر راهشان احساس میکنند، از طرفی بعید نیست که در آیندهای نزدیک شاهد اتخاذ سیاستهای نامتعارف جنسیتی باشیم. ساده انگارانه اینست که ما به تجلیل فورمالیته از هشت مارچ قناعت کنیم. گل و شیرینی دریافت کنیم و در سالونهای مجلل روز زن را مبارکباد بشنویم. اگر در این روز زنان بخواهند به تجلیل قناعت کنند و از فریاد کشیدن مطالبات بر حقشان و مطرح کردن خواستهای درست و انسانیشان بگذرند، قطعن در آیندهای نه چندان دور شاهد تصامیم و ناهمگونیهای شگرفی در اتخاذ سیاستهای جنستزده خواهیم بود. تلاطم جهانی در این روز خوشایند است، گرچه ممکن است در جایی از جهان اعتراض مسالمتآمیز تبدیل به درگیری بین نیروهای پولیس و زنان شود. ممکن است افرادی بسیار رادیکال عمل کنند و در پی آن فمنیستهای میانهرو بیانیههایی بدهند مبنا بر رد حرکتهای افراطی.
اینها نباید زنان افغان را به سمت جدا افتادگی مطلق از زنان جهان تشویق کند. اگر از نظر زنستیزان؛ زنان تودهاند، بله تودهها باید رشد کنند و استثمار را نپذیرند. اگر زنان اقلیتاند، این اقلیتها خاموش نمینشینند و تلاش میکنند به آن چیزی که شایستهاش هستند دست پیدا کنند. زنان دیگر فرودستی را نمیپذیرند و در این برههی زمانی کوشش نهاییشان بر پیدا کردن فرصتهاست، هرچند کوچک و روزنهیی؛ زنان پویاییشان را حفظ کرده و از پا نمینشینند.
نگارنده: فرزانه کریمی
عضو گروه حرکت برای تغییر