وقتی مثل مردها لباس بپوشی اگر زن هم باشی حق یک مرد را برایت قایلند!
وقتی مثل مردها لباس بپوشی اگر زن هم باشی حق یک مرد را برایت قایلند!

حکمینه زنی است در ولایت خوست که با پوشش مردانه زندگی گزیده و به شیوه مردانه زندگی را پیش می برد. او بر این باور است که با لباس مردانه راحت است و بدون دردسر می تواند کارهای روزانه خود را انجام دهد. این در حالی است که بسیاری از مردم با این کار او […]

حکمینه زنی است در ولایت خوست که با پوشش مردانه زندگی گزیده و به شیوه مردانه زندگی را پیش می برد. او بر این باور است که با لباس مردانه راحت است و بدون دردسر می تواند کارهای روزانه خود را انجام دهد. این در حالی است که بسیاری از مردم با این کار او مخالفت دارند. او در این مورد می گوید: برخی از افراد رنگ سیاه را خوش دارند و بعضی سفید را، بعضی شیرینی را خوش دارند و بعضی میوه را. اگر زنی با لباس مروج زنان بایسکل براند بسیار بد معلوم می شود اما اگر لباس مردانه بپوشد هیچ مشکلی نیست.
در جامعه سنتی خوست شاید او تنها زنی باشد که آزادانه در بازار می گردد و آزادانه با مردان نشست و برخاست دارد چون او هویت اصلی خود را با لباس مردانه پنهان کرده است.
بیشتر افرادی که با او روبرو می شوند نمی دانند که با یک زن روبرو هستند. یکی از دکاندارانی که حکمینه بیشترین سر و کار را با او دارد می گوید در ابتدا نمی دانستم که او یک زن است و حتی حالا هم که به دکان می آید حس نمی کنم که با یک زن روبرو هستم. او را مثل برادر بزرگ خود می دانیم و از احترام زیاد او را لالای بزرگ می نامیم. اگر کسی مشکل داشته باشد و از او درخواست کمک نماید، کمک می کند به موضوعات و مسایل قومی رسیدگی می کند، مانند یک ملک، همه مردم از او خوش هستند.
او مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته تا به سن ۶۰ سالگی رسیده است او از سایر زنان و دختران نیز می خواهد تا در برابر حق شان سکوت نکنند.
اما به راستی چرا یک زن در لباس مردانه از حقوق مردانه برخوردار می شود اما اگر لباس زنانه بپوشد از حقوق خود نیز برخوردار شده نمی تواند. مشکل در نوعیت لباس است یا جنسیت؟ آنچه از این گزارش به دست می آید اینست که نوعیت برخورد مردان فراه با این خانم تنها زمانی تفاوت پیدا می کند که آنها از جنسیت حقمینه اطلاع پیدا می کنند و با نوع پوشش او مخالفت می کنند اما برخی از افراد هم هیچ تفاوتی در رفتار خود با او قایل نمی شوند و واقعا او را در چهره یک مرد می بینند. از اینکه او یک زن است و به دلیل محدودیت هایی که زنان دارند دست به مردانه پوشی زده تا به راحتی و آسایشی که باید دست پیدا کند، می توان این اقدام او را نیز به نحوی در زمره مبارزات زنان برای دست یابی به حقوق شان دانست؛ اما این گونه مبارزات برای دستیابی زنان به حقوق شان تا چه اندازه می تواند موثر باشد؟
باید از نظر دور نداشت که این اقدام حکمینه او را از حقوق مردانه برخوردار کرده نه از حقوقی زنانه! و اگر از این زوایه به این مسأله نگریسته شود اقدام وی را نمی توان به عنوان یک روش مبارزاتی مورد شناسایی قرار داد. اما از سوی دیگر نیز اگر از زاویه حقوق برابر انسانها به مسأله بنگریم، می بینیم که در حقیقت او با این روش می خواهد به مردان بفهماند که تفاوتی بین زن و مرد و حقوق زن و مرد نیست تا برای احقاق حق یکی مجبور به روش ها و اقدامات دیگر شویم اما اگر دقیق تر روی خود جامعه افغانستان متمرکز شویم به وضاحت می بینیم که فاصله میان این دو جنس و سطح توقعات و حقوق شان به اندازه ای بنیادی صورت گرفته که راه درازی برای برداشتن این فاصله نیاز است و مبارزاتی که تا به امروز صورت گرفته اند در زمره اولین گام ها شمرده شود.
در جوامع سنتی تفکیک میان حق زن و مرد همیشه وجود داشته و در جامعه ای نظیر افغانستان که هم سنتی و هم دینی است این تفکیک به وضوح بیشتر و ملموس تر قابل دید است؛ زنان در دوره های مختلف با این تفکیک و تبعیض روبرو بوده اند برای همین ممکن است بسیاری از زنان این مبارزه را اصلا مبارزه برای احقاق حقوق زنان ندانند و به رسمیت نشناسند.
شاید بهتر این باشد که زنان با حفظ هویت و زنانگی خود راه هایی را برای رسیدن به حقوق برابر انجام دهند. اما از جایی که فضا و فرهنگ در این جامعه به شدت سنتی و تحت تأثیرات دین و عقاید مذهبی است چالش های زیادی فراروی زنان و مبارزات شان وجود دارد. زنان تا به امروز به گونه ها و شکل های مختلفی دست به مبارزات و اعتراضات گوناگون زده اند اما مردانه پوشی به عنوان روشی برای احقاق حق از موارد کمتر دیده شده آن می باشد.